۲-۲-۲-اراده
درجرم جعل مهر برای مسئول شناختن مرتکب صرف مستند بودن فعل به مرتکب کفایت نمی کند بایستی اراده مرتکب در فعل ساختن مهر نیز دخیل باشد اراده ارتکاب جرم را سوء نیت عام مینامند .مقصود از اراده ، مصمم بودن مرتکب در انجام رفتار مجرمانه و عرفا” انشاء آن در عالم واقع است .
برای تحقق عنصر معنوی فرد می بایست با اراده آزاد اقدام به ساختن مهر دیگری نماید. صرف علم و آگاهی فاعل بر تحریم های قانونی چنانچه با کیفیت و ماهیت و اوصاف فعل چنانچه با اراده ارتکاب توام نباشد به تنهایی بی تاثیر است . عمد متضمن این است که با وجود آگاهی ، فاعل عزم کاری کند که دقیقا” قانون گذار ارتکاب آن را جایز ندانسته است ۱. بنابرین اگر فاعل بداند مثلا” مالی را که تحصیل کرده و یا به او داده شده از راه سرقت به دست آمده است و با وجود این قبول کند ، یعنی میل و اراده او دقیقا بر فعلی قرار گیرد که قانونا” جایز نیست ( م۶۶۲ق. م. ا تعزیرات ) عامد محسوب می شود. اراده ارتکاب به معنی مصمم بودن برفعل یا ترک فعل مجرمانه میباشد . در کلیه جرائم اعم از عمدی یا غیر عمدی اراده ارتکاب فعل وجود دارد و قانون گذار فقط انجام عمل ارادی را مجازات میکند و در صورت فقدان اراده ارتکب فعل ، تحقق جرم منتفی است. بنا براین در مواردی همچون خواب و بیهوشی ، مستی هر گاه مرتکب مسلوب اراده باشد و یا در اجبار که اراده ارتکاب وجود ندارد عمل قابل کیفر نمی باشد .
۲-۲-۳- قصد
در مواد مختلفی از ق . م ا. مانند ماده ۵۱۲ از واژه قصد استفاده شده که دلالت بر عمدی بودن جرم دارد در جعل مهر هم علاوه بر علم و اراده نیاز به قصد داریم . در واقع مرتکب با علم و اراده فعلی را مرتکب میگردد و به دنبال اثر فعل خویش است مثل کلاهبرداری که فرد با علم به متقلبانه بودن فعل ارتکابی مصمم در انجام آن میگردد و به دنبال بردن مال غیر میباشد . جرائم در حقوق کیفری از این جهت به دو دسته جرائم با سوء نیت عام و جرایم با سوء نیت خاص تقسیم میگردد .
از نظر مقررات کیفری در مواردی که قانون برای تحقق جرم عمدی ،تنها و قوع عمل مجرمانه را صرف نظر از عواقب و نتیجه حاصل از آن، کافی میداند ، قصد مجرمانه فاعل جرم را قصد مجرمانه عام مینامند . در این گونه جرائم برای تحقق عمد عام کافی است که مرتکب جرم ، تمایل و علاقه خود را برای ارتکاب عملی که میداند و آگاه است که ارتکاب آن قانونا” ممنوع و نامشروع است به انجام رساند مانند ضرب و جرح عمدی که قانون گذار وجود قصد مجرمانه عام را از ناحیه مرتکب برای تحقق جرم کافی میداند . ولی در مواردی برای تحقق یکی از جرایم عمدی ، علاوه بر عمد عام یا قصد مجرمانه عام لزوماً باید مرتکب آن ، خواهان عواقب و نتیجه کاری که انجام میدهد نیز باشد مثل جرم جعل که برای تحقق این جرم علاوه بر علم و اراده مرتکب به انجام عمل مجرمانه ، قصد ساختن مهر را نیز وجود داشته باشد . ارتکاب عمل به خودی خود دلیل وجود عنصر معنوی یا روانی نیست و در مواردی با وجود اینکه عملی[۲۶]صورت میگیرد قانون مرتکب آ ن را در جرایم عمدی به خاطر فقدان قصد مجرمانه قابل مجازات نمی داند .
در حقیقت فعل مجرمانه بایستی همراه با قصد مجرمانه و یا خطای جزایی باشد تا بتوان مرتکب را مسئول دانست به زعم برخی حقوق دانان۱ ((قصد مجرمانه را می توان خواستن قطعی و منجز به انجام عمل و یا ترک عملی دانست که قانون آن را نهی کردهاست )) البته خواستن باید در شرایط متعارف یک انسان عاقل ، مختار و واجد رشد جسمی و روانی مطرح گردد زیرا زوال عقل و اختیار و یا عدم رشد موجب می شود که تمایل یا اراده بر ارتکاب جرم مخدوش گردیده و مسولیت کیفری مجرم غالبا از میان برود و یا به مسولیت جزایی تخفیف یافته تبدیل شود.
۲-۳- بزه دیده جعل مهر
مفهومهای اولیه بزه دیده شناسی را نه جرم شناسان و جامعهشناسان بلکه شاعران،نویسندگان و داستان سرایانپینهادهاند. داستان سرایانی که در میان آنان “توماس وی کوینس”، “جبران خلیل جبران” و “آلدوس هاکسلی”بهچشممیخورند. اولین برخورد نظام مند با قربانیان بزه در سال ۱۹۴۸ در کتاب “هانس فون منتیک” با عنوان “بزهکار و قربانی او” پدیدار شد. واژه “بزه دیده شناسی” را در سال ۱۹۴۹ یک روانپزشک آمریکایی به نام “فردریک ورثام” برگزید و در کتاب خود با عنوان “نمایش خشونت” به کار برد. در خلال سالیان نخست بزه دیده شناسی، نوشتارها درباره قربانیان بزه در مقایسه با نوشته های جرمشناسی رشد کمی داشت. اما طی دهه ۸۰ نشر عظیمی از کتابها و مقاله های ارزنده حاکی از ظهور عصر بزه دیده شناسی بود.
از طرفداران جدی بزه دیده شناسی عمومی جهانی “رابرت الیاس” دانشمند سیاست پیشه در دانشگاه سان فرانسیسکو است. در سالهای دهه ۱۹۷۰ مطالعه های فردی قربانیان جرایم خاص تحت تاثیر مطالعه های کلی بزه دیدگی قرار گرفت. طی ۲۵ سال اخیر بزه شناسی دچار تغییر و تحول عمدهای شد. بزه دیده شناسی اولیه جنبه نظری داشت که کم کم با تحقیقهای افرادی نظیر “آلن برگر”، “ولفگانگ”، “کورتیس” و “سیلورمن” جنبه کاربردی پیدا کرد. نشستهای بزه دیده شناسی آن را از یک نظام دانشگاهی به یک جنبش انسانی و از تحقیق علمی به عملگرایی سیاسی تبدیل کرد، به طوری که در نخستین کنفرانس ملی قربانیان بزه – تورنتو ۱۹۸۵ – جنبش بزه دیده، صنعت توسعه یافته دهه نامیده شد.
از یک منظر کلیه جرایم دارای بزه دیده هستند. بدین معنی که جرم بدون بزه دیده وجود ندارد . بزه دیده جرم جعل مهر، اشخاص حقیقی تاجر، شرکتها و اشخاص حقوقی عمومی دولتی میباشند. به طور کلی می توان گفت که در جرم جعل ، دو گروه به صورت مستقیم و غیر مستقیم بزه دیده واقع میشوند . بزه دیده مستقیم جعل موارد فوق الذکر هستند که مهر به نام آن ها ساخته شده و یا اشخاص ثالثی که منتسب الیه مهر نبوده ولی از جرم جعل متضرر میگردند یا حداقل امکان ایراد ضرر به آن ها وجود دارد.از سوی دیگر جامعه نیز به صورت غیر مستقیم بزه دیده جعل می شود . بدین معنی که هر مهری که جعل می شود و هر جرم جعلی که اتفاق می افتد، موجب تزلزل اعتماد عمومی به صحت و اعتبار مهر ها می شود.از این جهت می توان گفت که جرم جعل دارای بزه دیده غیر مستقیم نیز هست ،اصولا ضرر غیر مستقیم از ضرر مستقیم ناشی می شود . یعنی تا زمانی که ضرر مستقیم احراز نشود ، ضرر غیر مستقیم واقع نمی شود و هر گاه ضرر مستقیم احراز گردید ، مسلماً ضرر غیر مستقیم نیز واقع شده است. در این دیدگاه بزه دیده جرایم ممکن است شخص حقیقی یا شخص حقوقی یا امری اعتباری و قرار دادی باشد . مثلا توهین به مقدسات هم بزه دیده ای دارد وآن دین است . دولت نیز میتواند یکی از بزهدیگان باشد . مهر جعلی اعتماد عمومی مردم به صحت و اصالت اسناد را از بین میبرد . در این مبحث سعی بر آن است که بزه دیدگان جعل را مورد بررسی قرار دهیم
۲-۳-۱- شخص حقیقی