می توان گفت که نیاز سنجی حداکثر استفاده از منابع موجود در جهت تحقق هدف های مهم و با ارزش را امکان پذیر میسازد (برون، ۲۰۰۲). یک معلم باید ضمن علاقمند بودن، درک کاملی از موضوع به عنوان یک مجموعه اطلاعاتی در ارتباط با موضوعات دیگر داشته باشد و قادر به سهیم شدن در فرایند هایی باشد که در آن مشارکت دارد.
یکی از مباحثی که مدافعان توسعه فن آوری اطلاعات در آموزش و پرورش مطرح میکنند آن است که از این طریق می توان فرصت های برابر آموزشی برای طبقات مختلف جامعه به خصوص طبقات محروم فرا هم آورد. تجربه کشورها نشان داده که همواره این اتفاق نمی افتد و اگر دولت سرمایه گذاری برای دسترسی طبقات محروم به منابع فن آوری اطلاعات نکند شکافی که اصطلاحا به آن شکاف دیجیتال گفته می شود روز به روز افزایش میآید. مثلا دسترسی به اینترنت در مدارس امریکا از ۴% در سال ۱۹۹۴ به ۹۹% در سال ۲۰۰۳ ارتقا یافت. ولی گزارش آموزش و پرورش امریکا حاکی از آن است که شکاف دیجیتال همچنان رو به گسترش است به نحوی که ۴۱% از سیاهان و اسپانیایی زبان ها در خانه از یک کامپیوتر استفاده میکنند و این در صد در مورد سفید پوستان ۷۷% است. گزارش دیگری حاکی از آن است که ۳۱%دانش آموزان خانواده هایی که در آمد سالیانه شان کمتر از بیست هزار دلار است از کامپیوتر در منزل استفاده میکنند، حال آن که ۸۰%دانش آموزانی که درآمد خانواده شان بیش از هفتاد و پنج هزار دلار در سال است از کامپیوتر بهره میبرند.
در کشور های توسعه یافته که از امکانات خوبی برای استفاده از تکنولوژی و فناوری اطلاعات بهره میبرند نیز ایجاد مهارت برای استفاده از منابع تکنولوژی و فناوری اطلاعات در اولویت قرار داشته و با وجود گذراندن دوره های مختلف هنوز در استفاده از آن مشکل داشته اند. مثلا در امریکا بسیاری از معلمان مدارس دولتی در۱۹۹۹ اعتقاد داشتند که تدارکات استفاده از تکنولوژی و فناوری اطلاعات در آموزش نا کافی بوده است. ۵۳% آن ها گفتند که احساس میکنند فقط تا حدی آماده شده اند و ۱۳% آن ها گفتند که آن ها اصلا احساس آمادگی نمی کنند (اسمردون و دیگران، ۲۰۰۰). در بیشتر قسمت ها معلمان کمی در تعلیمات تکنولوژی و فناوری اطلاعات اخیراً شرکت کردهاند. در حدود نیمی یک روز یا کمتر در سه سال گذشته و فقط ۱۲% بیش از چهار روز شرکت داشته اند. مطالعه متذکر می شود که معلمانی که احساس آمادگی بهتری دارند بیشتر کسانی هستند که از منابع تکنولوژی و فناوری اطلاعات برای طیف وسیعتری از فعالیت ها، شامل ”تولید مواد آموزشی، فراهم کردن مدل طرح های درس و پژوهش کردن در مورد روش های مؤثر و ارتباط پیدا کردن با همکاران و والدین” بیشتر استفاده کردهاند. معلمان ریاضی و علوم مدارس راهنمایی و متوسطه در ۲۰۰۰-۱۹۹۹ اغلب استفاده از تکنولوژی و فناوری اطلاعات را در آموزش در اولویت قرار دادهاند (ان اس بی، ۲۰۰۶).
بر خلاف مشاهدات اولیه، ۶۳% از دانش آموزان پایه سوم دبستان در سال ۲۰۰۲ معلمانی داشتند که فکر میکردند آماده ی استفاده از کامپیوتر برای تدریس در کلاسشان هستند. فقط ۲۰% اظهار کردند از آمادگی کافی برای استفاده از کامپیوتر برای تدریس برخوردار نیستند. این بهبود ظاهری در آمادگی را میتوانیم در تفاوت در سطوح پایه ها توجیه کنیم. داده های اولیه در مورد همه ی معلمان بود، در حالی که داده های۲۰۰۲ در مورد معلمان پایه سوم ابتدایی بود. یکپارچه سازی تکنولوژی و فناوری اطلاعات همراه با آموزش در پایه های اولیه محتمل تر است زیرا معلمین بر توسعه ی مهارت های اولیه تأکید دارند (هیدز و دیگران، ۲۰۰۳).
مطالعه ی دیگری داده های تکمیلی دیگری را ارائه میدهد. اکثر معلمان ابتدایی و راهنمایی در آمریکا اعلام کردند که تقریبا مشکلی برای استفاده از کامپیوتر ندارند. معلمین ریاضی و علوم بسیار بیشتر از بقیه معلمان موافق این نظر بودند و معلمانی با حداقل ۱۰سال تجربه کمتر از معلمان جوانتر در کار برد کامپیوتر احساس راحتی میکنند (دچار مشکل بیشتری هستند). نسبت معلمان پایه سوم که ارزیابی مثبتی از پشتیبانی فنی مدرسه شان داشتند مشابه نسبتی بود که به مهارت های تکنولوژی و فناوری اطلاعات خودشان اعتماد داشتند.۶۵%دانش آموزان معلمانی داشتند که به شدت با این نظر موافق بودند. هیچ تفاوت معنی داری بین معلمان مدارس شهری، حاشیه ای و روستایی و مدارس اقلیت ها در پشتیبانی فنی و یا آمادگی برای کاربرد تکنولوژی و فناوری اطلاعات وجود نداشت. فاصله های اولیه بین مدارس پیشرفته تر و ضعیف تر و در بین مدارس مناطق مختلف در زمینه ی آماده سازی برای کاربرد تکنولوژی و فناوری اطلاعات در حال کاهش یافتن است (اسموردون و دیگران، ۲۰۰۰؛ ونلینسکی، ۱۹۹۸).
معلمان با تجربه آموزشی متفاوت تفاوت کمی را در میزان اطمینان از کاربرد کامپیوتر داشتند به گونه ای که بین ۱۶% تا۱۹% آن ها به شدت معتقد بودند که آماده اند. این مشاهدات نشان میدهد که حداقل آموزش اولیه برای کاربرد تکنولوژی و فناوری اطلاعات، اکثر معلمان مدارس ابتدایی در بخش های مختلف را در این کشور تحت پوشش قرار داده است. (همان منبع) در ایران نیز اکثریت معلمان دوره های اولیه را برای آشنایی با کامپیوتر دیده اند.
ارزیابی معلمان پایه سوم از آمادگیشان در زمینه ی تکنولوژی و فناوری اطلاعات به صورت نزدیکی مرتبط بوده است با میزان استفاده ی دانش آموزانشان از کامپیوتر و تعدد دسترسی شان به اینترنت. ۷۲% از دانش آموزانی که معلمانشان از اطمینان و اعتماد به نفس کافی برای کاربرد تکنولوژی و فناوری اطلاعات برخوردار بودند حداقل ۳ بار در هفته از کامپیوتر برای مقاصد غیر اینترنتی استفاده کردهاند. این رقم قابل مقایسه است با ۴۳% از دانش آموزانی که معلمانشان احساس میکردند از آمادگی کافی برخوردار نیستند. به طور مشابه وقتی که معلمان فکر میکردند از پشتیبانی فنی بهتری برخوردارند دانش آموزان هم با اعتماد به نفس بیشتری از منابع تکنولوژی و فناوری اطلاعات حداقل ۳ بار در هفته استفاده میکردند. در کنار آموزش گسترده ی معلمان برای استفاده از کامپیوتر پشتیبانی قوی نیز به عنوان عامل مؤثری در کاربرد مؤثر تکنولوژی و فناوری اطلاعات توسط معلمان شناخته شده است (بکر، ۱۹۹۴؛ کوبان، ۱۹۹۹؛ هوسکوکی و دیگران ،۲۰۰۰).
جمع بندی پژوهش های انجام شده در داخل کشور
ردیف
نویسنده
سال
عنوان پژوهش
نتیجه
۱
فتحی و آجارگاه
۱۳۸۳
نیاز سنجی آموزشی (الگو ها و فنون)
در قلمرو آموزش نیازسنجی به عنوان یکی از مؤلفه های اساسی و ضروری فرایند برنامه ریزی در نظر گرفته می شود و هر جا که مسئله ی تدوین طرح ها و اتخاذ مجموعه ای از تدابیر آموزشی مطرح باشد از نیازسنجی به طور مکرر یاد می شود