۵- تعهد: هر دو طرف برای پیش رفتن در مسیر آیندهای که مجسم شده توافق داشته و متعهد باشند.
۲-۲-۱۰-۳- اعتماد به فناوری اطلاعات
با شروع هزاره سوم، فناوری ارتباطات و اطلاعات(ICT) در بسیاری از امور وارد شده و در مقطع فعلی از زمان، تحولات بسیار سریع و نابرابری در این حوزه به وجود آمده است. قطعاً عدم توجه جدی به این تحولات، خسارات جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت. (هیکس، ۱۳۸۴)
هیکس معتقد است، به لحاظ نظری هر چه IT قادر به انجام آن باشد میتواند با ابزاری از نوع دیگر انجام پذیرد. اما در عمل، توانایی IT در افزایش سرعت یا کاهش هزینه فعالیت های اطلاعاتی به این معنی است که این فناوری قادر به کارهایی است که در صورت استفاده از روش انجام جایگزین به نحو شایسته ای قادر به انجام آن نخواهیم بود. در تحقیق حاضر، اعتماد به قابلیت و توانمندی امور فناورانه را اعتماد به فناوری اطلاعات می نامیم. بنابرین نقش فناوری اطلاعات در بخش خدماتی نیروی انتظامی در صورتی مؤثر و مهم تلقی میشود که این فناوری قابلیت و توانمندی حل مشکلات ارائه خدمات را داشته باشد. منظور از مؤثر بودن فناوری اطلاعات، تمامی تغییراتی است که بر اثر سرمایه گذاری و اجرای سیستم های فناوری اطلاعات به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در سازمان نیروی انتظامی به وجود میآید و میتواند مثبت یا منفی باشد (هیکس[۴۵]، ۱۳۸۴)
به کارگیری IT در سازمان دولتی نیروی انتظامی به منظور بهبود روند ارائه خدمات، جلب اعتماد و رضایت شهروندان نه تنها به عنوان یک انتخاب بهتر بلکه به عنوان یک نیاز، ضرورت دارد.
فناوری اطلاعات به عنوان ابزار مناسب ارائه خدمات دولتی، می بایست موجب بهبود روند ارائه خدمات شده و برای جامعه مفید و سودمند باشد. اگر کاربران و دریافت کنندگان خدمات، احساس نمایند که فناوری بکارگرفته شده، برای آن ها سودمند است آن را خواهند پذیرفت. دیویس در مدل پذیرش فناوری بر سودمندی درک شده به عنوان عامل مهم تاثیرگذار بر قصد استفاده از فناوری اطلاعات، تأکید کردهاست. وی سودمندی درک شده را به عنوان حدی که یک نفر اعتقاد دارد، به کارگیری یک سیستم خاص عملکرد شغلی وی را بهبود می بخشد تعریف نموده است. بدین ترتیب هر چه فناوری، عملکرد کاری فرد را بیشتر بهبود بخشد مفیدتر بوده و در نتیجه مورد استفاده قرار میگیرد. از نظر دیویس عامل دیگری که در پذیرش فناوری اطلاعات دخیل است، سهولت استفاده درک شده میباشد و به درجه ای اطلاق میشود که شخص اعتقاد دارد استفاده از یک سیستم خاص به تلاش زیادی نیاز ندارد و بدین ترتیب هر چقدر فناوری به تلاش کمتری برای یادگیری و نحوه استفاده ازآن نیاز داشته باشد، بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. بر اساس مدل پذیرش فناوری، درک شخص از سودمندی سیستم تحت تاثیر این واقعیت است که وی درک کند استفاده از سیستم آسان است (دیویس[۴۶]، ۱۹۸۹).
۲-۲-۱۰-۴- اعتماد به اینترنت
اعتماد به اینترنت به عنوان یک مؤلفه کلیدی در پذیرش دولت الکترونیک محسوب میشود. (کارتر، ۲۰۰۵)
آنگ و همکاران به ارائه سه اصل که برای افزایش ادراک از اعتماد در اینترنت مؤثر هستند پرداختند. این ابعاد عبارتنداز:
۱- توانایی فروشنده به تحویل کالا و یا خدمت به شکل وعده داده شده.
۲ – تمایل فروشنده الکترونیکی به تصحیح عمل خود درصورتی که خرید صورت گرفته باعث رضایت مشتری نشده باشد.
۳ – وجود خط مشی های حفظ اسرار مشتریان و بیان آن در وب سایت.
لی و توربن نیز چهار عامل را که بر اعتماد مصرف کنندگان در خرید اینترنتی مؤثر است بدین شرح مطرح کردند:
۱- قابل اعتماد بودن فروشنده اینترنتی
۲ – قابل اعتماد بودن اینترنت به عنوان رسانه مورد استفاده در خرید الکترونیکی
۳ – عوامل زیر ساختی (زمینه ای) مانند تاییدیه های سایر شرکت ها
۴ – سایر عوامل مانند اندازه شرکت
آنچه که مسلم است تأکید لی و توربن بر لزوم قابل اعتماد بودن اینترنت به عنوان رسانه مورد استفاده در خرید الکترونیکی میباشد (لی، ۲۰۰۱).
۲-۲-۱۱- سطوح اعتماد
اعتماد را میتوان به اعتماد به فرد، اعتماد به گروه و اعتماد به سازمان تقسیم بندی نمود. این سه دسته اعتماد با یکدیگر دارای رابطه تنگاتنگی میباشند. اعتماد ما به یک سازمان میتواند از اعتماد ما به فرد یا افراد شاغل در آن سازمان شکل بگیرد و همچنین اعتماد ما به یک فرد میتواند به دلیل اعتماد ما به سازمانی باشد که آن شخص در آن کار میکند. اعتماد به فرد و اعتماد به سازمان از طریق وظایف و موقعیتهایی که افراد در سازمان دارند و نقشهایی که در سازمان ایفا میکنند، به هم مرتبط میشوند (رینق[۴۷]، ۱۹۹۴).
به نظر میرسد با توجه به گسترش حوزه علم مدیریت و رهبری به مدیریت ساختارهای فراتر از سازمان در جوامع همانند شهرها، لازم است سطح دیگری برای این حوزه جدید در متغیرهای مدیریتی و رفتاری در نظر گرفت که ما آن را شبکه های سازمانی می نامیم (گیدنز[۴۸]، ۱۹۹۰).
این سطوح در عامل اعتماد کننده و اعتماد شونده ظاهر میشود و با توجه به این که در کدام سطح از اعتماد شونده یا اعتماد کننده هستیم نوع اعتماد و پارمترهای تاثیر گذار بر آن دستخوش تغییرات میگردند. در حوزه اعتماد فرد به فرد تحقیقات متعددی صورت گرفته که میتوان حوزه های علوم رفتاری و روانشناسی را علوم اصلی دانست که درباره این موضوع در آن ها پرداخته شده است (گیدنز، ۱۹۹۰).
نظریه پردازانی نظیر گیدنز بین انواع اعتماد نیز تمایز قائل میشوند: اعتماد به افراد خاص و اعتماد با افراد یا نظامهای انتزاعی،… اعتماد انتزاعی در برگیرنده آگاهی از مخاطره و فرد مورد اعتماد است. لذا همان طور که کنشگر میتواند به راحتی در مورد میزان ارزش اعتماد به افراد خاص (بر اساس اطلاعات مربوط به تاریخچه آن فرد، انگیزه ها و شایستگیها او ) قضاوت کند، میتواند درباره میزان ارزش اعتماد نسبت به دیگران تعمیم یافته نیز دارای ایده ها و باورهایی باشد (گیدنز، ۱۹۹۰).
افراد همچنین میتوانند درباره میزان ارزش اعتماد نسبت به نظامهای انتزاعی نظیر نهادها نیز دارای باورهایی باشند. از این فرایند میتوان تحت عنوان سطح نهادی اعتماد نام برد. این همان چیزی است که گیدنز آن را ایده اعتماد به نظامهای تخصصی می نامد. ممکن است فرد از فردی دیگر که اتومبیل او و یا خانه او را ساخته شناختی نداشته باشد ولی نسبت به نظام استاندارد، تنظیم قوانین، نظارت و کنترل کیفیت دارای میزانی از اعتماد باشد. (موسوی، ۱۳۸۵).
۲-۲-۱۲- اعتماد در سازمان
در ارتباطات سازمانی سه نوع اعتماد وجود دارد:
مبتنی بر بازدارندگی، مبتنی بر آگاهی، مبتنی بر شناسایی