خلاقیت ، کلمه ای آشنا برای همه افراد جامعه بوده و دنیای امروز به دنبال افراد خلاق در هر زمینه میباشد که دارای سه مؤلفه تخصص ، تفکر خلاق و انگیزه است و می توان آن را اینگونه تعریف نموده که عبارت است از به کارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر جدید و طی نمودن راهی تازه یا پیمودن یک راه طی شده قبلی به روشی نوین افزایش خلاقیت در سازمان ها میتواند به ارتقای کمی و کیفی خدمات ، کاهش هزینه ها ، جلوگیری از اتلاف منابع ، کاهش بوروکراسی ، افزایش رقابت ، افزایش کارایی و بهره وری و ایجاد انگیزش و رضایت شغلی در کارکنان منجر گردد . امروزه مؤسسات و سازمان ها و به خصوص سازمانهای بزرگ به ویژه آن دسته که بر روی مسائلی نظیر ارائه خدمات کار میکنند سرمایه گذاریهای زیادی انجام میدهند تا به کارکنان خود آموزش دهند که چگونه می توان ذهن را آزاد ساخته تا سرچشمه ایده های بزرگ باشند. اگرخلاقیت را که همان گونه که تعریف گردید ، فرایند طی کردن راهی تازه یا پیمودن یک راه طی شده قبلی به روشی نوین باشد ، نوآوری به ثمر رساندن همان خلاقیت یا به عبارتی عملیاتی نمودن آن میباشد و هریک یعنی ایده پردازی ( خلاقیت ) و نوآوری ۲ مرحله تغییرات بزرگ میباشد که هیچ یک بدون دیگری نمی تواند پیشرفت بانک ها را به همراه داشته باشد و موفق ترین بانک ها در آینده آنهایی خواهند بود که سلایق و خواسته های مشتریانشان را در سرلوحه نوآوری ها و برنامه ریزی های خود قرار دهند.بانک ها بایستی محصولات و خدماتی را به وجود آورند که با ویژگی های اجتماعی و مذهبی ، قومی و فرهنگی و طیف های اصلی مشتریانشان همخوانی داشته و در عین حال با محصولات و خدمات عرضه شده توسط سایر رقبا هم متفاوت باشند. محصولات منحصربفرد و پرطرفداری که بعضی از بانک ها و مؤسسات مالی ، اعم از حقیقی و مجازی به مشتریانشان میدهند ، میتوانند به سکوی پرتاب بسیار خوبی برای این ارائه دهندگان خدمات مالی بدل گردند و مدت هاست بانک ها و مؤسسات مالی دریافته اند که در یک محیط روبه رشد ، بایستی محصولاتی متنوع تر و پیشرفته تر را از کانال های گوناگون در اختیار مشتریان خود قرار دهند و مرزهای مکانی و زمانی رایج در دنیای خدمات رسانی بانکی را در نوردند . بانک ها باید خود را برای رقابت در بازارهای جهانی به جدیدترین تکنولوژی ها مجهز نمایند . امروزه مؤسسات تازه وارد به سمت ارائه عرضه خدمات و محصولات ارزان قیمت و مبتکرانه ، درصدد قاپیدن مشتریان بانک های بزرگ و قدیمی و همچنین جذب افراد بدون بانک میباشند(۲۵p،۲۰۰۹،Hage).
نوآوری فرایندی است که تمام مقاطع سازمان را دربر میگیرد هر سازمان برای ادامه حیات موفق خویش مجبور به زندگی همراه با نوآوری است ، نوآوری بانکی از سال اخیر رشد فزاینده ای داشته است و امروزه با کمک تکنولوژی این رشد از سرعت بیشتری برخوردار شده است . تجربه بانک های موفق به عنوان یک نمونه از مؤسسات خدماتی نشان داده است که این بانک ها ضمن بهره گیری از امتیازهای کوتاه مدت نوآوری ، برنامه های راهبردی برای نوسازی خود فراهم کردهاند آن ها در سایه نوآوری های ابتکاری و برنامه های راهبردی ، ساختار بانک خود را به بانکی منعطف در برابر نوآوری تغییر دادهاند مدیران اینگونه بانک ها برای پیروزی در حال و آینده همزمان به دوبازی جداگانه پرداختهاند ، نخست آنکه در بهبود توان رقابتی کوتاه مدت خود می کوشند و کارایی بانک را افزایش میدهند و بر این نکته واقفند که کارایی بالا به تنهایی پیروزی بلندمدت را تضمین نمی کند .دوم آنکه برای به دست آوردن پیروزی پایدار ، مدیران در بازی دیگری باید استاد باشند و آن شناخت زمان و مکان نوآوری های میباشد در واقع نوآوری نقش حیاتی در تامین نگهداری مزیتی در بانک ها دارد در واقع بانک های پیشتاز به دنبال حفظ فاصله خود نسبت به رقبا هستند . این بانک ها در مقاطع زمانی مختلف خدمات جدیدی را به بازار عرضه میکنند . امروزه بانک ها بیش از پیش دریافته اند که رقابت از طریق ایجاد نوآوری مستمر در خدمات و ساده سازی مراحل انجام کار امری محدود به زمان نیست ، بلکه فرایندی مستمر و دائمی است بانکی موفق نامیده می شود که ماهیت نوآوری های چند منظوره را شناخته و به آن پایبند باشد . با مقیاس مورد نظر مدیران باید بیش از اجرا یا توسعه نوآوری به فکر طراحی ساختار نوآوری در بانک خود باشند که از آن به عنوان جویبار نوآوری یاد می شود اما چگونه می توان خانواده بانک را به سمت نوآوری سوق داد؟ اگر از جنبههای خاص نوآوری را در بانک ها مورد بررسی قرار داده شود نشان خواهد داده شد که بانک ها ، از وجوه مختلفی نظیر ساختار بازار ، رقبا و خواست مشتریان با نوآوری درگیر هستند تعدادی بر این باورند که نوآوری در تکنولوژی مزایای زیادی نصیب بانک ها میکند ، گروهی نوآوری در خدمات را منشا نوآوری در تکنولوژی می دانند به عقیده آن ها خدمات جدید ، فن آوری های جدیدی را می طلبد عده ای ساختار بانک ها را منبع نوآوری مینامند و در نهایت تعدادی نیروی انسانی را به عنوان موتور اصلی نوآوری تعریف میکنند . عده ای معتقدند که نوآوری یک فرایند زمان بر است در مقابل تعدادی بر این عقیده اند که نوآوری در مقاطع زمانی مختلف و به صورت ناگهانی به وقوع می پیوندد فارغ از اینکه نوآوری باشد یا به صورت الهام در ذهن افراد جرقه بزند ، بانک های پیشرو به نوآوری به عنوان روش زندگی می نگرند . مدیران این بانک ها معتقدند نوآوری زمانی به وقوع می پیوندد که پذیرش واقعی از ریسک پذیری و تعهدی حقیقی نسبت به انجام نوآوری در بین همه کارکنان موجود باشند(۲۹p،۲۰۰۹،Hage).