سلامتی یک موضوع چند بعدی است که سازمان بهداشت جهانی[۲۸] به ابعاد جسمی،روانی واجتماعی اشاره نموده است وصرفا عدم حضور بیماری یا ناتوانی به عنوان سلامتی تعریف نمی شود(تیلور،۲۰۰۳:به نقل از آشتیانی وکندوان،۱۳۹۰).بعد جسمی که معمول ترین بعد سلامتی است که نسبت به ابعاد دیگر سلامتی می توان آن را ارزیابی کرد.سلامت جسمی در حقیقت ناشی از عملکرد درست اعضاء بدن وهماهنگی آن ها باهم نشانه سلامت جسمی است.به عنوان نمونه برخی از نشانه های سلامت جسمی عبارتند از:ظاهر خوب وطبیعی،وزن مناسب،اشتهای کافی،خواب راحت و منظم ،حرکات بدنی هماهنگ ،طبیعی بودن نبض و فشار خون و…..
دربعد روانی سنجش سلامت روانی نسبت به سلامت جسمی مشکل تر خواهد بود.در این بعد تنها نداشتن بیماری روانی مد نظر نیست بلکه داشتن عکس العمل مناسب در برابر مشکلات وقدرت تطابق با شرایط محیطی جنبه مهمی از سلامت روانی را تشکیل میدهد.سازگاری فرد با خودش ودیگران ،قضاوت نسبتا صحیح در برخورد با مسائل ،داشتن روحیه انتقاد پذیری وداشتن عملکردمناسب دربرخوردبا مشکلات برخی از نشانه های سلامت روانی میباشد(موسویان،۱۳۹۲).
یکی از زمینههای عمده بیماریهاومشکلات روانی وعوارض جسمی واجتماعی آن احساس پوچی،بیهودگی وتزلزل روحی است که ناشی از فقدان بعد معنوی در افراد میباشد.ایمان،هدفدار بودن،پای بندی اخلاقی،تعاون،داشتن حسن ظن وتوجه بیشتر به مسائل معنوی باعث کاهش اضطراب،تزلزل روحی وعوارض ناشی از آن می شود.جنبههای معنوی زندگی باعث می شودفرد همواره برای اهداف عالی تر زندگی تلاش نمایدودر مقابل کمبودها ومشکلات تحمل وبردباری بیشتری داشته وهمواره از رضایت خاطربرخودارباشد.بنابرین تقویت جنبه معنوی به سلامت جسم وروح افرادونهایتا سلامت جامعه کمک بسزایی خواهد کرد.
دربعد اجتماعی ازدو جنبه قابل بررسی است؛یکی ارتباط سالم فرد با جامعه ،خانواده،مدرسه،محیط شغلی ودیگری سلامتی کلی جامعه که با توجه به شاخص های بهداشتی قابل محاسبه،می توان سلامت جامعه را تعیین وبا هم مقایسه کرد(حاتمی و همکاران،۲۰۰۶؛به نقل از موسویان،۱۳۹۲).
سلامتی ضمن این که یک روند پویا است ،ولی با گذشت زمان،مفهوم آن تغییرمی کند.تعاریف گوناگونی از سلامتی ارائه شده که در این جا به ذکر بعضی از آن ها می پردازیم.سلامت روان یعنی احساس خوب داشتن واطمینان از کار آمدی خود،اتکا به خود،ظرفیت رقابت،تعلق بین نسلی وخود شکوفایی تواناییهای بالقوه فکری،هیجانی و…میباشد.سلامت روان نقش مهمی را در تضمین پویایی وکار آمدی هر جامعه ایفا میکند(حدادی و همکاران،۲۰۰۶،به نقل از مهری،۱۳۸۸).چاهن[۲۹] (۱۹۹۱)سلامت روانی را وضعیتی از بلوغ روان شناختی تعریف می کندکه عبارت است از:حداکثراثر بخشی ورضایت به دست آمده از کنش وری فردی واجتماعی که شامل احساسات وبازخوردهای مثبت نسبت به خود ودیگران است(به نقل از فقیهی،۱۳۸۴،ص۵۳).
آژانس عمومی سلامت کانادا(۲۰۱۰)دوازده تعیین کننده سلامت را چنین مشخص کردهاست:
۱-درآمد ووضعیت اقتصادی ۲-شبکه های حمایت اجتماعی ۳-تحصیلات و سواد ۴-شرایط کار و استخدام ۵- محیط های اجتماعی ۶- محیط های فیزیکی ۷- تمرین های شخص سلامت ومهارت مقابله ای ۸- رشد کودکی سالم ۹-استعداد ژنتیکی و زیستی ۱۰-خدمات بهداشتی ۱۱- جنسیت ۱۲-فرهنگ
در میان تعیین کننده های اجتماعی سلامت ،آنهایی که مربوط به لایه بندی اجتماعی هستند دلایل اساسی نابرابری سلامت مشخص شده اندزیرا آن ها منابعی مانند قدرت ،شان اجتماعی،سلامت ،دانش وارتباطات اجتماعی را توزیع میکنند.این منابع با دسته وسیعی از تعیین کننده های ثانویه که در جای خود برسلامت تاثیر گذارند،همراه هستند.درمیان تعیین کننده های فهرست شده ،در آمد و وضعیت اجتماعی ،تحصیلات و سواد،شرایط کار و استخدام و جنسیت تعیین کننده های اولیه سلامت هستند.زیرا آن ها با لایه بندی اجتماعی همراه هستند بقیه تعیین کننده ها ثانویه هستندکه وضعیت اجتماعی را به بازه های سلامت مربوط میسازند.به عنوان مثال آنهایی که دسترسی بهتری به منابع مادی دارند،میتوانند خانه هایی را انتخاب کنند که عوامل ارتقاء سلامت را در همسایگی شان داشته باشند.مانند شبکه های حمایت اجتماعی قوی ،تسهیلات تفریحی و سطوح پایین فشارهای محیطی(وینگرت[۳۰]،۲۰۱۰).
۲-۱۵ اهمیت سلامت
توجه به وضعیت سلامت جسمی و روانی،اجتماعی،فرهنگی درهر جامعه و فراهم اوردن زمینه لازم برای تحقق یک زندگی پویا و سالم ضامن سلامتی آن جامعه برای سال های آینده میباشد.برای دست یابی به چنین هدف ارزشمندی ،پیشگیری از بروزاختلالات عاطفی ،اضطرابی و افسردگی امری لازم واساسی میباشد.
این اختلالات علاوه بر اثرات نامطلوب شخصی در جوانان ،مشکلات اجتماعی عدیده ای را برای جوامع در برخواهد داشت لذا شناخت ،تشخیص ،درمان وپیشگیری از آن ها حائز اهمیت میباشد(کریمی و همکاران ،۲۰۰۱،به نقل از مهری،۱۳۸۸).
با توجه به این که یکی از محورهای ارزیابی سلامت جوامع مختلف،وضعیت بهداشت روانی ان جامعه است وسلامت روانی میتواند نقش مهمی در تضمین پویایی وکارامدی هر جامعه ایفا کند.از آنجا که دانش آموزان از اقشار مستعد جامعه وسازندگان فردای هر کشور میباشند بنابرین سلامت روانی آنان از اهمیت ویژه ای جهت یادگیری و افزایش آگاهی علمی برخوردار است(دادخواه،۲۰۰۴؛به نقل از مهری،۱۳۸۸).با توجه به مسائلی همچون افزایش شیوع اختلالات روانی در کشورهای در حال توسعه ،رشد روز افزون جمعیت ومشکلات متناسب با آن از قبیل شهر نشینی،فروپاشی خانواده های گسترده ومشکلات اقتصادی وجایگزینی بیماریهای غیر واگیرهمچون بیماریهای روانی بر بیماریهای واگیر دار،ضرورت انجام مطالعات در زمینه سلامت روانی مشخص میگردد(کریستوفر[۳۱]،۱۹۹۸،به نقل از حسینی و همکاران،۱۳۸۹).
۲-۱۶ دیدگاه های مختلف درباره سلامت عمومی
۲-۱۶-۱ دیدگاه زیستی روانی اجتماعی
این دیدگاه شامل تاثیرمتقابل جنبههای زیستی،روانی،اجتماعی زندگی شخص است که به توضیح هریک می پردازیم.
الف:نقش عوامل زیستی:این واژه شامل عوامل ژنتیکی وفرآیندهایی است که ما به واسطه آن ها ،ویژگی هایی را از والدین به ارث می بریم،وهمچنین کارکردهای فیزیولوژی فردی است.برای مثال،آیا بدن دارای ساختاری ناقص،مانند نقص در دریچه قلب ویا نقص درسیستم دفاعی مانند مبارزه با عفونت ویا واکنش های حساسیتی مثل گرد وغبار نشان میدهد؟بدن از دستگاه های پیچیده ای تشکیل شده است که کارکرد سالم و کارآمد این دستگاهها به عملکرد وتعامل این اجزا با یکدیگربستگی دارد(سارافینو[۳۲]،۲۰۰۲؛ترجمه شفیعی و همکاران).
ب)نقش عوامل روانی:رفتار وفرآیندهای روانی،مرکزتوجه علم روانشناسی هستند که عبارتنداز:شناخت ها،احساسات وانگیزه ها.شناخت فعالیتی است روانی شامل دریافت،یادگیری،به یاد آوردن،تعبیر وتفسیر،فکرکردن،باورها وحل مشکل.هیجان ها به احساسات ذهنی ما گفته می شودکه بر افکار،رفتاروفیزیولوژی ما اثر میگذارد واز آن ها اثر میپذیرند.بعضی از هیجان ها مثبت وخوشایند هستند مانند دلبستگی، وبعضی دیگر منفی هستندمانند افسردگی.اشخاصی که هیجان های آن ها مثبت است در مقایسه با آنانی که هیجان های منفی دارندگمتر مستعد بیماری هستندواحتمالا به میزان بیشتری از سلامت خود مراقبت می کنندوزودتر از بیماری بهبود مییابند.(سارافینو،۲۰۰۲،ترجمه شفیعی و همکاران،۱۳۹۱).