پرفسور شارکو نام فرانسوی ( اسکلروزآن پلاک ) را برآن نهاد سالها بعد دکتر ویلیام هاموند امریکایی نام (مولتیپل سربرال اسکروزیس)را برای این بیماری انتخاب کرد این نام بعدا به مولتیپل اسکلروزیس معروف شد . به منظور آشنایی بیشتر با سر گذشت ام اس در ادامه به اختصار به برخی از مقاطع تاریخی (میلادی )شاخص در مورد ام اس اشاره می شود . ۱۴۰۰(میلادی ) اولین دست نوشته هایی که حاکی از ابتلا به یک بیماری با علایم ام اس است در این سالها ثبت شده اند . ۱۸۳۸ترسیم های پزشکی که در این تاریخ بیماری ام اس را به تصویر کشیده اند به وضوح همان چیزی را از ام اس ترسیم کردهاست که ما امروزه به عنوان ام اس می شناسیم . البته پزشکان قرن نوزدهم متوجه نبودند که دقیقا چه چیزی را مشاهده وثبت میکنند . ۱۸۶۸ : پروفسور مارتین شارکو ؛ استاد نورولوژی دانشگاه پاریس که به پدر نورولوژی نیز لقب گرفته است ؛ در این سال برای اولین بار به تفصیل بیماری ام اس وتغیرات عصبی همراه آن شرح داد. ۱۸۷۸: میلین ( غلاف دور رشتههای عصبی که در ام اس تخریب می شود ) توسط دکتر رانویه شناخته شد. ۱۹۱۹: اختلالات موجود در ترکیبات مایع نخاعی در ام اس توسط دکتر ایلوین کاپوت شناسایی شد ولی اهمیت بالینی ان تا سالها مبهم بود . ۱۹۲۰: تصور براین بود که زنها بیشتر از مردها به ام اس مبتلا میشوند . چرا؟ بدان علت که ام اس در زنها اشتباها به عنوان هیستری تشخیص داده می شد . ۱۹۲۵: دکتر داگلاس در این سال انتقال الکتریکی از طریق اعصاب را برای نخستین بار ثبت کرد ونشان داد که عصب فاقد غلاف میلین نمی تواند پیام الکتریکی را به خوبی منتقل کند . ۱۹۲۸: در این سال سلولهای الیگوندروسیت که سازنده میلین در بدن می با شند شناسایی شدند . ۱۹۳۵: دکتر ریورس با مطالعه بر روی مدلهای حیوانی ام اس نشان داد که یک پدیده خود ایمنی که در ان خود بدن علیه سلولها ی خودی فعال می شود در بروز ام اس نقش دارد ( ادیب نژاد ، ۱۳۸۴).
چنین مکانیسمی در بروز بسیاری از بیماری های دیگر مانند بیماری های روماتولوژیک نیز نقش دارد ،۱۹۶۵:سلولهای سفید خون که علیه عایق میلین فعالیت کرده وآن را از بین میبرند شناسایی شدند ، در مقاطع مختلف تاریخی درک پزشکان از ام اس متفاوت بوده ودرمانهای مختلفی نیز برای آن تجربه شده است بعضی از این درمانها عبارتند از :دهه ۱۸۹۰- تصور براین بود که ام اس به علت سرکوب غدد عرق بدن ایجاد شده وبه منظور درمان ان از گیاهان مختلف استفاده می شد به علاوه بیمار باید در استراحت مطلق در بستر به سر میبرد . دهه ۱۹۴۰- تصور براین بود که ام اس به علت ایجاد لخته های خونی واختلال در گردش خون ایجاد شده وبه منظور درمان ان از داروهای بهبود دهنده گردش خون مانند دیکومارول استفاده می شد . انتظار طول زندگی پس از تشخیص ۱۸ سال بود . دهه ۱۹۶۰- تصور براین بود که ام اس به علت واکنشهای آلرژیک ایجاد شده وبه منظور درمان آن از ویتامین های وآنتی هیستامین ها استفاده می شد . انتظار طول زندگی پس از تشخیص ام اس ۲۵ سال بود . دهه ۱۹۹۶ تا به امروز عقیده بر این است که ام اس به دنبال بروز واکنشهای خود ایمنی که احتمالا با یک آلودگی ویروسی مرتبط است رخ میدهد وبه منظور درمان آن از استرویید ها وکورتون ها وداروهای تعدیل کننده واکنشهای ایمنی استفاده می شود (وطن چی ، ۱۳۸۸).
۲-۳ علل شیوع بیماری ام اس
دانشمندان تاکنون علت بیماری ام اس را نیافته اند . با این حال هر ساله اطلاعات بیشتری در مورد آن به دست میآید وبا تحقیقات اپیدمیولوژیکی (همه گیر شناسی )و آزمایشگاهی موارد بسیاری از اتیولوژی (علت شناسی ) آن شناخته شده است . مثلا میدانیم که ام اس در مناطق شمالی نیمکره شمالی ومناطق جنوبی نیمکره جنوبی شایع تر است ( بلادی مقدم ، ۱۳۸۶).
این بیماری در مناطق گرمسیری شیوع کمتری دارد . افرادی که زمینه ژنیتیکی خاصی دارند نسبت به افراد عادی بیشتر در معرض ابتلا به ام اس قرار دارند . برای مثال مردم شمال اروپا برای ابتلا به ام اس مستعد تر از افریقایی ها هستند . شواهد نشان میدهد که احتمال ابتلا به ام اس بیشتر مربوط به محل بزرگ شدن وگذراندن نیمه اول نوجوانی شخص است تا محلی که در آن زندگی کرده ونشانه های بیماری آنجا ظاهر شده است . احتمال می رود که عامل بیماری ، ویروس باشد ولی هنوز ثابت نشده است . این عقیده که ویروس خاصی موجب شود دستگاه ایمنی ، غیر عادی عمل کند وبه میلین حمله نماید عمومیت ندارد ، بلکه بیشتر معتقدند که بسیاری از ویروسها ی دوران کودکی بعد از سالها فعال میشوند واز آن پس حمله به این قشر اعصاب مرکزی شروع می شود. سالها پیش از توسعه تصویر برداری با طنین مغناطیسی وثبت پتانسیل عصبی مثل ثبت پتانسیل اعصاب بینایی ، شنوایی و ساقه مغز ، تشخیص از روی نشانه های خاصی که با پیشرفت بیماری پدیدار می گشت صورت می گرفت . مدتها قبل از بروز نشانه ها ی بیماری ، اختلالات دستگاه عصبی مشاهده می شود . امروزه به وسیله ابزارهای جدید ، طی چند روز پس از شروع نشانه های اولیه ممکن است که بیماری تشخیص داده شود .با وجود اینکه رفتار ام اس بسیار متغیر است ، نزدیک به ۷۰ درصد از بیماران در شروع بیماری ، گاهی بیماری شدت پیدا میکند والبته مدت خوب بودن دوام بیشتری دارد فقط بعضی وقتها به طور مقطعی بیماری شدید می شود و در برخی موارد دوره های بدتر شدن بیشتر است وافت کامل بیماری کمتر رخ میدهد . این رفتار در نهایت منجر به حالت پیش رونده ثانوی می شود .شاید ۵تا ۱۰ درصد بیماران از ابتدای امر حالتی پیش رونده داشته باشند، این بیماران در آینده وضعیت بدی پیدا میکنند این وضعیت معمولا در افراد مسن پدید میآید (جرج اچ۱۳۸۷).