۱-نوآوری در محصول : شامل شاخص های مناسب بودن تعداد محصولات و خدمات جدید معرفی شده به بازار نسبت به رقبا ، توانمندی پیشتازی شرکت در معرفی محصولات و خدمات جدید به بازار و تلاش مناسب شرکت در زمینه نوآوری از لحاظ میزان ساعت/فرد، تیم ها و آموزش است .
۲-نوآوری در فرایند: شامل مناسب بودن تعداد تغییرات فرایندی معرفی شده شرکت نسبت به رقبا ، توانمندی پیشتازی شرکت در معرفی فرآیندهای جدید به بازار و واکنش سریع شرکت نسبت به معرفی فرآیندهای جدید رقبا .
۳-نوآوری در مدیریت: شامل جدید بودن سیستم های مدیریتی شرکت نسبت به رقبا ، تلاش شرکت در یافتن سیستم های مدیریتی جدید و توانمندی پیشتازی شرکت در معرفی سیستم های مدیریتی جدید به بازار است .
الگوی کسب و کار نوآوری محور با ایجاد فرصتهای شغلی جدید ،الگوی جدید تولیدات باعث بالا بردن عملکرد شرکت می شود (برتل ،۲۰۱۲، ص۹۱) . در این تحقیق الگوی کسب وکار نوآور با بهره گرفتن از پرسشنامه دارای پرسش های بسته دارای طیف لیکرت پنج تایی و با بهره گرفتن از نظر مدیران درباره مؤلفه نوآوری در الگوی کسب وکار شرکت را اندازه گیری می کند .
متغیر کنترل
در برخی از تحقیقات متغیرهایی یافت میشود که تاثیر آن ها ، درتعیین رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته ، باید خنثی و یا ثابت نگاه داشته شود . این متغیرها که تاثیرانها باید خنثی ویا حذف شود متغیرهای کنترل نامیده میشوند . به عبارت دیگر، متغیرهای کنترل به عواملی گفته میشوند که تاثیر آن ها بر متغیر وابسته توسط پژوهشگرخنثی و یا حذف میشود . درشرایطی که تاثیر متغیر کنترل خنثی و یا حذف میشود ، تاثیر متغیر تعدیل کننده مورد مطالعه قرار میگیرد . در مجموع این طور میتوان نتیجهگیری نمود که متغیرهای مزاحم را گاهی اوقات متغیر کنترل نیز میگویند و فرق اینگونه متغیرها با متغیر تعدیلکننده ، این است که محقق، اثر متغیر تعدیلکننده را اندازهگیری میکند ، ولی اثر متغیر کنترل را از میان میبرد . چون در یک تحقیق، اثر تمام متغیرها را بر یکدیگر نمیتوان به طور همزمان مورد مطالعه قرار داد ، بنابرین، محقق، اثر برخی از متغیرها را کنترل نموده، آن ها را خنثی میکند . این نوع متغیرها، متغیر کنترل نامیده میشوند . در این تحقیق سه متغیر نوع صنعت-سابقه شرکت-اندازه شرکت به عنوان متغیر کنترل در نظر گرفته شده است .صنایع غذایی و فلزی به دلیل اینکه گرایش به نوآوری و رشد دارند و همچنین متغیر وابسته عملکرد را با تمرکز بر سه سال آخر فعالیت و تعداد پرسنل در سه گروه مورد بررسی قرار گرفته است .
۱-۸) قلمرو تحقیق
گستره این تحقیق در سه قلمرو موضوعی ، زمانی ومکانی قرار دارد که عبارتند از:
قلمرو موضوعی- پژوهش حاضر در حوزه مطالعات تئوری سازمان و مدیریت میباشد .
قلمرو زمانی- قلمرو زمانی این تحقیق برای اندازه گیری متغیر عملکرد ، متغیر الگوی کسب وکار نوآوری محور و الگوی کسب و کار کارایی محور ۴ ماه اول سال ۹۳ میباشد.
قلمرو مکانی- قلمرو مکانی این تحقیق شرکتهای فعال صنایع غذایی و فلزی در شهرکهای صنعتی استان گیلان میباشد .
فصل دوم
مبانی نظری تحقیق
۲-۱) مقدمه
سازمان ها و شرکتها با هر مأموریت، رسالت، هدف و چشم اندازی که داشته باشند در نهایت در یک قلمرو ملی و یا بینالمللی عمل میکنند و ملزم به پاسخگویی به مشتریان، ارباب رجوع و ذینفعان هستند تا شرکتی که هدفش سودآوری و رضایت مشتری است و سازمانی که هدف خود را اجرای کامل و دقیق وظایف قانونی و کمک به تحقق اهداف توسعه و تعالی کشور قرار داده، پاسخگو باشند. به این ترتیب ، بررسی نتایج عملکرد، یک فرایند مهم راهبردی تلقی می شود. کیفیت و اثربخشی مدیریت و عملکرد آن عاملی تعیین کننده و حیاتی جهت تحقق برنامه های توسعه و رفاه جامعه است. ارائه خدمات و تولید محصولات متنوع و تامین هزینه ها از محل منابع، حساسیت کافی را جهت بررسی تحقق اهداف، بهبود مستمر کیفیت، ارتقای رضایتمندی مشتری و شهروندان، عملکرد سازمان و مدیریت و کارکنان را ایجاد کردهاست. چنانچه ارزیابی عملکرد با دیدگاه فرایندی و به طور صحیح و مستمر انجام گیرد ، در بخش دولتی موجب ارتقا و پاسخگویی دستگاه های اجرایی و اعتماد عمومی به عملکرد سازمان ها و کارایی و اثربخشی دولت می شود. در بخش غیر دولتی نیز سبب ارتقای مدیریت منابع، رضایت مشتری، کمک به توسعه ملی، ایجاد قابلیت های جدید، پایداری و ارتقای کلاس جهانی شرکت ها و مؤسسات میگردد (نقوی، ۱۳۹۱،ص۱۲) .
در سالهای اخیر شاهد رقابتی تر شدن عرصه کسب وکار درصنایع مختلف بوده ایم. محققان عرصه کسب وکار بر این باور هستند که دستیابی به جایگاه رقابتی مناسب برای یک سازمان یا شرکت ، تنها با کمک یک الگوی مناسب کسب وکار امکان پذیر می شود. یک مدل کسب وکار موفق ، بیانگر یک راه بهتر نسبت به گزینه های موجود است که میتواند ارزش بیشتری را به یک گروه مجزا از مشتریان پیشنهاد کند و منافع بیشتری را به شرکت باز گرداند. عدم توانایی در تشخیص یک مدل کسب وکار مناسب در زمان آغاز یک کسب وکار ، موجب ناکامی سازمان در دستیابی به اهداف آن می شود. علیرغم اهمیت این موضوع ، تعاریف و مولفه های استانداردی برای شناسایی مدلهای کسب وکار به طوری که بتوان از آن در کسب و کارها و صنایع مختلف بهره برد ، وجود ندارد. از این رو ، در تحقیق حاضر بر اساس رویکردهای مختلفی که در مدل سازی کسب وکار وجود دارد ، به ارائه تعاریف و مؤلفه های مدل کسب و کار پرداخته شده است. با این حال ، تنها داشتن یک مدل کسب و کار مطلوب در زمان آغاز به کار سازمان مهم نیست ، بلکه آنچه از اهمیت بیشتری برخوردار است ، در اختیار داشتن و حفظ یک مدل کسب و کار بهینه در طول حیات سازمان است. توانمندی یک مدل کسب و کار تا حدی است که خود میتواند ابزار قدرتمندی برای تحلیل ، آزمون و ارزیابی انتخاب های راهبردی باشد که پیش روی یک سازمان قرار دارد. به این دلیل ، ارزیابی مدل کسب وکاریک سازمان ،به عنوان فرایند اتخاذ تصمیمات راهبردی هیچ وقت کامل نمی شود و میتواند مبنایی برای بهبود مستمر رفتار کسب و کار باشد. ارزیابی مدلهای کسب و کار ، با توجه به هدف ارزیابی و سطح و واحد تحلیل ، تفاوت دارد . در این مطالعه سعی شده است تا با مروری بر مطالعات صورت گرفته ، مهمترین روشها و معیارهای ارزیابی مدل کسب و کار مشخص شود . باید توجه داشت که مدلهای کسب و کار ، نمایشی از کسب و کار در یک زمان خاص هستند. تحولات سریع در محیط اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی و فناوری ، به پیچیده تر شدن محیط فعالیت سازمانها منجر شده است و باعث گردیده است که سازمانها دیگر از ثبات برخوردار نباشند و کسب و کارها به صورتی پویا تکامل یابند. این امر باعث شده است تا مدلهای کسب و کار دارای یک وضعیت نا پایدار شده و با توسعه کسب و کار و در طول زمان ، تغییر یابند. همین امر سبب گردیده است تا مفهوم کارایی مدل کسب و کار به یکی از مهمترین مباحث مدیریتی تبدیل شود (برتل ، ۲۰۱۲ ، ص ۹۰ ).
۲ -۲) تعریف عملکرد سازمانی