مطالعات اخیر نشان دادهاند که ممکن است نظمجویی هیجان با ذهنآگاهی غیر موقعیتی مرتبط باشد (مودینوس و همکاران، ۲۰۱۰) و با MBSR تقویت شود (گولدین و گراس، ۲۰۱۰). درعین حال یکی از مکانیسمهای عمل احتمالی زیربنای MBSR، نظمجویی هیجان است که ویژگی کلیدی اختلالات خلقی و اضطرابی و موضوع هدف بسیاری از مداخلههای بالینی روانی اجتماعی است (کمپبل-سیلز و بارلو، ۲۰۱۴). تمرین ذهنآگاهی میتواند بر آن دسته از نواحی مغز که تنظیم کننده توجه، آگاهی و هیجانات هستند نیز تاثیر بگذارد (گریسون، ۲۰۰۹) و توانایی اجرای راهبردهای نظمجویی هیجان را تقویت کند (گولدین و همکاران، ۲۰۱۳). بررسی تصاویر fMRI هم نشان داد MBSR کاهش هیجان منفی به هنگام نظمجویی هیجان و افزایش فعالیت در نواحی کورتیکال لب آهیانهای که به توجه مربوط میشوند را به دنبال دارد (گولدین و همکاران، ۲۰۱۳).
نظمجویی هیجانات منفی از طریق ارزیابی مجدد باعث افزایش فعالیت منطقه پیشین لب پیشانی[۲۰۴] و کاهش فعالیت آمیگدال[۲۰۵] میشود (مودینوس[۲۰۶] و همکاران، ۲۰۱۰). نتایج پژوهش گوپتا[۲۰۷] و همکاران (۲۰۰۸) نشان داد نظمجویی هیجان ماهرانه میتواند نقش شرم مزمن در اختلال خوردن را بهبود ببخشد. گاتمن و همکاران (۱۹۹۶) دریافتند آموزش راهبردهای نظمجویی هیجان به والدین و هدایت آن ها در کمک به کودکان برای افزایش هیجان آگاهی و آزادی در ابراز هیجان تعدیل شده همبستگی مثبتی با نظمجویی هیجانی کودکان ۵ تا ۸ ساله دارد. هافمن (۲۰۱۲) نظمجویی هیجان را راهگشای بسیاری از نظریهپردازان CBT میداند، زیرا یک چارچوب بیولوژیکی برای توضیح دلایل مؤثر بودن راهبردهای CBT در نظمجویی هیجانات ارائه میکند و برای چگونگی بهبود و ارتقاء آن ها هم راهکار ارائه میکند. امروزه نظمجویی هیجان علاوه بر حوزه CBT، در حوزه روان پویشی نیز وارد شده است و رویکردی درمانی به نام روان درمانی پویای مبتنی بر تنظیم[۲۰۸] توسط نظریهپردازان روان پویشی معرفی شده است (رایس[۲۰۹] و هافمن، ۲۰۱۴).
بدتنظیمی هیجان بعد مشترک برخی علائم آسیب شناسی روانی مانند ملال طولانی مدت، خلق ناپایدار، خشم زیاد، ترس مداوم و نگرانی شدید، و عامل بروز و تداوم بسیاری از اختلالات روانی است (گومز- سیمون و همکاران، ۲۰۱۴). بدتنظیمی هیجان با کاهش تجربه و ابراز عواطف مثبت و درک عواطف منفی در افسردگی (فاسنر و همکاران، ۲۰۱۴)، افزایش علائم وحشتزدگی (گالانگ و همکاران، ۲۰۱۴)، اضافه وزن در مادران (دی کامپورا و همکاران، ۲۰۱۴)، فعالیت نامنظم قلب و سیستم عصبی خودکار (برنا و همکاران، ۲۰۱۴)، سلامت کمتر افراد مضطرب (کارتر و واکر، ۲۰۱۴)، ناسازگاری و رفتار پرخاشگرانه در نوجوانان (کوی و همکاران، ۲۰۱۴) و افزایش احتمال پیامدهای اجتماعی منفی و قربانی خشونت شدن در کودکان و نوجوانان (شوارتز و پروکتر، ۲۰۰۰) همبستگی دارد.
الگوهای نظمجویی هیجان و فعالیت هیجانی میتواند پیشبینی کننده مشکلات درونی شده و عملکرد اجتماعی کودکان حتی در سالهای اولیه رشد باشد و کودکانی با الگوهای ناسازگار نظمجویی هیجان در معرض خطر مشکلات درونی شده قرار دارند (مورگان و همکاران، ۲۰۱۴). ارزیابی مجدد هیجان با عملکرد میان فردی بهتر و سرکوب هیجانات با عملکرد میان فردی ضعیفتر و بدتر همبستگی دارد؛ در واقع ارزیابی مجدد هیجانی رابطه معنادار مثبتی با بهزیستی دارد، در حالی که که رابطه سرکوب هیجانی با بهزیستی منفی است (گراس و جان، ۲۰۰۳).
فصل سوم
روششناسی پژوهش
در این فصل به بررسی طرح پژوهش، جامعه آماری، حجم نمونه و روش نمونهگیری، روش اجرای پژوهش، مشخصات بیماران، ابزارهای پژوهش، ساختار درمان و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات میپردازیم.
طرح پژوهش
پژوهش حاضر از نوع کاربردی و مطالعه نیمه تجربی با طرح تک آزمودنی[۲۱۰] چند خط پایهای است که به منظور ارزیابی اثربخشی درمانهای استرسزدایی مبتنی بر ذهنآگاهی و نظمجویی شناختی هیجان در استرس، ذهنآگاهی و طرحوارههای هیجانی زوجین متعارض انجام گرفت. روش تک آزمودنی که در روانشناسی سابقه طولانی دارد (سیف، ۱۳۸۲)، در اصل به عنوان جایگزینی برای روش مطالعه موردی به وجود آمده است. اگرچه مطالعه موردی در روانشناسی بالینی از اهمیت زیادی برخوردار است، با مشکلات زیادی از جمله وجود تبیینهای فراوان برای نتایج موجود روبرو است. به علاوه تعمیم نتایج را میتوان مهمترین مشکل مطالعه موردی دانست.
این روش برخلاف روشهای گروهی که بر میانگین تأکید دارند و در نتیجه اطلاعات فردی را در نظر نمیگیرند، اطلاعات لازم را در مورد تاثیر متغیر مستقل یا روش آزمایشی بر تک تک آزمودنیها به دست میدهد (سیف، ۱۳۸۲) و در آن به تغییرات رفتاری افراد محدودی توجه میشود. طرحهای تجربی تک موردی نسبت به مطالعات موردی از نظر کنترل شرایط ناخواسته مناسبتر هستند (کزدین[۲۱۱]، ۱۹۹۲). به همین دلیل و با توجه به نکات مثبت طرحهای تجربی تک آزمودنی (مانند داشتن کنترل نسبی روی شرایط آزمایش، سنجش مداوم و سنجش خط پایه)، در این پژوهش از طرح تجربی تک آزمودنی استفاده شد.
جامعه آماری
جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجین متعارض شهر تهران در شهریور سال ۱۳۹۳ تشکیل دادند.
حجم نمونه، روش نمونهگیری
پس از گزینش بیماران به صورت نمونهگیری در دسترس، زوجینی که واجد ملاکهای شرکت در پژوهش حاضر بودند، انتخاب شدند. ابتدا تعارض زوجین توسط کلینیک مورد ارزیابی قرار گرفت، سپس تعارض زوجین توسط پژوهشگر نیز با انجام مصاحبه و همچنین با بررسی نمره کسب شده از پرسشنامه تعارضات زناشویی محرز شد. سایر ملاکها برای انتخاب زوجین عبارت بودند از :
-
- تعارض زوجین به عنوان شکایت اصلی زوجین اعلام شده باشد.
-
- هر دو نفر زوجین در جلسات درمان شرکت کنند.
-
- در محدوده سنی ۲۰ تا ۵۰ سال باشند.
-
- تحت درمان روانپزشک و روانشناس دیگری از چهار ماه پیش از شروع پژوهش قرار نداشته باشند.
-
- تحصیلات آن ها در سطح دیپلم و بالاتر باشد.
- بیماران رضایت خود را برای شرکت در جلسات درمان اعلام نمایند.
ترک کردن جلسات درمانی توسط یکی از زوجین یا هر دوی آن ها، و یا قرار گرفتن تحت درمان روانپزشک و یا روان درمانگر دیگری به طور همزمان، به عنوان ملاکهای خروج از پژوهش انتخاب شدند.
پس از مشخص شدن زوجین واجد شرایط، ابتدا یک زوج انتخاب شدند و به صورت آزمایشی تحت درمان استرسزدایی مبتنی بر ذهنآگاهی همراه با راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان قرار گرفتند. پس از به نتیجه رسیدن درمان بر روی این زوج و تأیید استاد راهنما، پژوهش به صورت رسمی آغاز شد. برای پژوهش حاضر پنج زوج مطابق با ملاکهای پژوهش انتخاب شدند که دو زوج با درمان استرسزدایی مبتنی بر ذهنآگاهی، دو زوج با راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان و یک زوج با ترکیب استرسزدایی مبتنی بر ذهنآگاهی و راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان، تحت درمان قرار گرفتند.