متوسط سن شروع اختلال افسردگی اساسی حدود چهل سالگی است و حدود ۵۰ درصد از کل این افراد بیماریشان در سنین بیست تا پنجاه سالگی شروع می شود. این اختلال نیز ممکن است در کودکی یا پیری شروع شود. اختلال افسردگی اساسی بیشتر در افرادی پیدا می شود که هیچ ارتباط بین فردی نزدیکی ندارند و یا طلاق گرفته یا متارکه کردهاند (همان منبع).
همچنین هیچ ارتباطی بین وضعیت اجتماعی- اقتصادی افراد و اختلال افسردگی اساسی پیدا نشده است (همان منبع).
از نظر DSM-IV-TR ملاکهای تشخیصی برای افسردگی اساسی به شرح زیر میباشد:
حداقل پنچ تا از علائم زیر همزمان در یک دوره دو هفته ای وجود داشته باشد و نشانه تغییر در کار کرد قبلی باشد:
۱) خلق افسرده در اکثر اوقات روز و تقریبا همه روزها
۲) کاهش علاقمندی ولذت بردن از همه یا تقریبا همه فعالیت ها
۳) کاهش وزن (بدون اجرای رژیم خاصی)
۴) کم خوابی یا پر خوابی به طور تقریبا همه روزه
۵) سراسیمگی یا کندی روانی حرکتی در تقریبا همه روز ها
۶) احساس خستگی یا از دست دادن انرژی تقریبا همه روز ها
۷) احساس بی ارزشی با احساس گناه مفرط یا نامتناسب (حتی ممکن است هذیانی باشد)
۸) کاهش قدرت تفکر یا تمرکز ،یا احساس بلاتصمیمی ،تقریبا همه روزها
۹) افکار عود کننده ای درباره مرگ (نه فقط ترس از مردن ) کاپلان وسادوک(۲۰۰۷، ترجمه رضاعی،۱۳۹۰).
۲-۳ عملکرد اجرایی
عملکرد اجرایی[۲۶] اصطلاحی کلی است که به تمام فرایندهای شناختی سطح بالا که در هدایت و کنترل رفتار نقش ایفا میکنند، اطلاق می شود (هیوز[۲۷]، گراهام[۲۸]، ۲۰۰۰). هرچند در میان پژوهشگران تعرف یکسانی از عملکرد اجرایی وجود ندارد و در تعاریف ارائه شده هر پژوهشگری بر برخی از جنبههای این عملکرد تأکید کردهاست (سوچی[۲۹]، ۲۰۰۹).
به طور کلی عملکرد اجرایی به عنوان فرآیندهای پیچیده ای تعریف می شود که در حل مسائل جدید به کار میروند. این فرایند شامل آگاهی از مسأله موجود و ارزیابی آن، تحلیل شرایط مسأله و فرمول بندی هدف های خاص، ایجاد مجموعه ای از طرح ها و نقشه ها به منظور مشخص کردن اعمال مورد نیاز برای مسأله، ارزیابی میزان تأثیر بالقوه نتایج به دست آمده، انتخاب و شروع طرح مورد نیاز برای حل مسأله، ارزیابی پیشرفت در جریان حل مسأله و تغییر طرح در صورت مؤثر نبودن، عدم توجه به طرح های غیر مؤثر و تغییر در جهت اجرایی طرح های مؤثرتر، مقایسه نتایج به دست آمده با نتایج قبلی (در صورتی که از طرح جدیدی متناسب با موقعیت مسأله استفاده شده باشد).
اتمام طرح هنگامی که نتایج حاصل رضایت بخش است و در نهایت حفظ طرح و بازیابی آن برای مواجهه با همان مسأله یا مسأله ای مشابه در آینده میباشد گراث- هارنات (۲۰۰۳ ، ترجمه پاشا شریفی و نیک خو،۱۳۸۶).
و همچنین لزاک، مفهوم عملکردهای اجرایی را در چهار مؤلفه اراده، طراحی رفتار، اعمال هدف مدار و عملکرد مؤثر بیان کردهاست (لزاک، ۱۹۹۵).
عملکردهای اجرایی به عنوان واسطه میان مدارهای پیچیده عصبی شناخته شدند که ارتباط میان مناطق لب پیشانی را با سایر نواحی مغزی برقرار میکنند (باکستر[۳۰]، ساکسن[۳۱]، بردی[۳۲]، اکرمن[۳۳]، اسشوارز[۳۴] و همکاران، ۱۹۹۷؛ لومباردی[۳۵]، اندرسون[۳۶]، سروکو[۳۷]، ریو[۳۸]، ۱۹۹۹؛ ماهن[۳۹] و کوتچ[۴۰]، ۲۰۰۱؛ کولت[۴۱] و وندرلیندن[۴۲]، ۲۰۰۲؛ میلر[۴۳] و کامینگز[۴۴]، ۲۰۰۷؛ بوکرا[۴۵]، کلادیک[۴۶]، جراک[۴۷]، هالامک[۴۸]، رکتور[۴۹]، ۲۰۰۷؛ سوچی[۵۰]، ۲۰۰۹).
تمام لوب پیشانی و به طور اختصاصی ناحیه پیش پیشانی پشتی- جانبی و کورتکس کمربندی قدامی برای تکالیف اجرایی از قبیل انتزاع و حل مسأله، راهبردهای جابه جایی، بازداری پاسخ ناکارآمد و انعطاف پذیری تفکرضروری هستند (کاوالارو[۵۱]، کاوادینا[۵۲]، میسترتو[۵۳]، باسی[۵۴]، ۲۰۰۳ و پالمر[۵۵] و هتون[۵۶]، ۲۰۰۰) به شکل ۲-۱ توجه کنید.
شکل ۲-۱تصویر لوب پیشانی جایگاه ضروری در عملکرد اجرایی
نقیصه های اجرایی در بیشتر موارد با آسیب منطقه پیشانی رابطه دارد، ضایعه کرتکس زیرقشری به ویژه ناحیه تالاموس یا ضایعه پراکنده ناشی از فقدان اکسیژن یا اثر حلالی های آلی نیز ممکن است اختلال اجرایی را سبب شود گراث- هارنات (۲۰۰۳ ، ترجمه پاشا شریفی و نیک خو، ۱۳۸۶).
راهبردهای سنجش کارکردهای اجرایی از راه ترکیب های مختلفی از مصاحبه، مشاهده رفتار و آزمون بالینی کوتاه و غیررسمی انجام میگیرد (همان منبع).
گلدبرگ[۵۷] (به نقل از گرانت[۵۸]، ۱۹۹۸) نارساییهایی حافظه و عملکردهای اجرایی در فرونتال را بارزتر از سایر نارسایی شناختی دانست. سایکین و همگان (به نقل از لیبرمن[۵۹]، موری[۶۰] ۲۰۰۱) یک مجموعه از آزمون شناختی را بر روی ۳۷ بیمار مبتلا به نخستین حمله اسکیز و فرنیا، ۶۵ بیمار مبتلا به اسکیزو فرنیا مزمن و ۱۳۱ فرد عادی اجرا کردند و دریافتند در هر دو گروه بیمار مبتلا به اسکیز و فرینا عملکرد اجرایی به طور برجسته ضعیف تر از افراد مبتلا به نخستین حمله اسکیز و فرینا بود (هیرش- استون[۶۱]، و اینبرگر[۶۲]، ۱۹۹۷).
از آنجا که دامنه عملکردهای اجرایی وسیع بود امکان ایجاد آزمون واحدی برای اندازه گیری همه آن ها وجود نداشت و از این رو برای بررسی آن ها آزمون های مختلفی طراحی شد، از متداول ترین آزمون عصب روانشناختی مورد استفاده برای سنجش عملکردهای اجرایی می توان آزمون کلمه و رنگ استروپ (کافمن[۶۳]، کوپل استاتر[۶۴]، دلازر[۶۵]، سایس دنتاپ[۶۶] و همکاران، ۲۰۰۵) و آزمون ویسکانسین (کاتافا[۶۷]، پارلاد[۶۸]، لومنا[۶۹]، برناردو[۷۰]، و همکاران، ۱۹۹۸؛ نگهاما[۷۱]، اکادا[۷۲]، کاتسومی[۷۳]، یاموچی[۷۴] و همکاران، ۲۰۰۱؛ پرنیز[۷۵]، مائستو[۷۶]، بارسلو[۷۷]، فرنانز[۷۸] و همکاران، ۲۰۰۴) اشاره کرد.
۲-۴- آزمون جور کردن کارتهای ویسکا نسین WCST[79]
(گرانت و برگ[۸۰]، ۱۹۹۳) برای اندازه گیری استدلال انتزاعی، مفهوم سازی، و پاسخ دهی تکراری[۸۱] در افراد سنین ۵/۶ تا ۸۹ ساله به کار می رود. در این تکلیف از بیمار خواسته می شود که کارت های که به او ارائه می شود بر اساس یکی از سه اصل مربوط به عضویت، دسته بندی کند. مقیاس های به دست آمده از این آزمون به قرار زیر میباشد: طبقه بندی های انجام شده، پاسخ های تکراری، خطاهای تکراری، خطاهای غیرتکراری، ناکامی در نگهداری آمایه و کفایت یادگیری هبن، میلبرگ (۲۰۰۲، ترجمه حق شناس، ۱۳۸۵).