استورای- نااستورای، بعد هیجان پذیری است که افراد آرام، سازگار و قابل اعتماد در انتهای استواری آن و اشخاص مضطربعصبی و غیر قابل اعتماد در انتهای دیگران قرار میگیرند. (اتکینسون و همکاران، ۱۳۸۱).
۲-۷-مدل پنج عاملی شخصیت
طبقهبندی چارچوبی نظام دار برای تمایز قائل شدن، نظم دادن و نام گذاری انواع گروه ها در یک علم میباشد(جان و پروین، ۱۳۸۱). از جمله اهداف اصلی طبقهبندیهای علمی، ارائه از حوزه های اصلی و غالب یک علم است که از طریق آن میتوان تعداد زیادی از موارد خاص و منفرد را به جای بررسی جداگانه، به صورت (گروهی و متعاقباً) سادهتر، مورد بررسی قرار داد. علاوه بر اینکه، یک طبقه بندی که به صورت عمومی پذیرفته شده است، میتواند تا حد زیادی فرایند افزایش و انتقال یافته های تجربی را از طریق ارائه یک سیستم نامگذاری و واژگان استاندارد تسهیل کند(جان و سریواستاوا، ۱۹۹۹). خوشبختانه علیرغم وجود چنین دشواری هایی، می توان ادعا کرد پس از چندین دهه تحقیق، روانشناسان شخصیت در حال نزدیک شدن به یک وفاق عمومی در مورد ویژگیهای شخصیتی انسان میباشند: مدل پنج عاملی شخصیت (جان و سریواستاوا،۱۹۹۹).
بر اساس این مدل، شخصیت از پنج بعد اصلی تشکیل شده است که عبارتند از:روان رنجور خویی (N)، برونگرایی (E)، انعطاف پذیری (O)، سازگاری (A)، وظیفهشناسی ©. حجم انبوهی از تحقیقات در زمانهای مختلف و با ابزارهای و نمونه های متفاوت، اصلی بودن این پنج عامل را تأیید کردهاند و نشان دادهاند که هر پنج عامل مذکور از اعتبار همگرا و تفکیکی بین ابزار و بین ناظر خویی برخوردارند و در طی تحول فرد نیز نسبتاً پایدار میمانند. هر کدام از عاملها یک بعد هستند نه یک گونه یا نوع (مانند تیپهای شخصیت) بدین معنا که تفاوت افراد در هر بعد و مؤلفه، تفاوت کمی و درجاتی است. در این مدل هر عامل از شش مؤلفه تشکیل شده است که به صفات مختلف تحت پوشش آن عامل اشاره دارند(جهان و پروین، ۱۳۸۱)
۲-۸-پیشینه تاریخی مدل پنج عاملی شخصیت
مک دوگال[۴۸] (۱۹۳۲؛ به نقل از گروسی فرشی، ۱۳۸۰) در اولین نشریه خود درباره منش و شخصیت (که بعداً به نام مجله شخصیت[۴۹] منتشر شد) در باره گستردگی معانی خاص منش و شخصیت با دو مفهوم متفاوت بحث میکند. او در این نشریه فرضیههایی را مطرح میکند که مورد علاقهاش میباشد و در آن میگوید که شخصیت ممکن است بر اساس تحلیل وسیعی از پنج عامل تفکیک به نامهای «منش، هوش، مزاج، خلق یا گرایش، خشم و غضب» توجیه میشود. هر یک از این عوامل پیچیده و دارای متغیرهای فراوان است. کلیچ[۵۰] (۱۹۲۶، به نقل از گروسی فرشی، ۱۳۸۰) عنوان میکند که تحلیل دقیقی از زبان به فهم شخصیت کمک خواهد کرد. آلپورت و آدبرت[۵۱] (۱۹۳۶) بررسی زبان خودشان را بر عهده گرفتند و زمینه را برای تحقیقات بعدی فراهم ساختند. بنابرین میتوان گفت تا حدودی این پنج بعد عمده در بر الگویی در تنظیم تفاوتهای فردی است و بدین ترتیب وجود ابعاد پنجگانه اصلی به تأیید رسید(پروین و جان، ۱۳۸۱).
مدل پنج عامل شخصیت رابرت مککری[۵۲] و پلی کاتسیا[۵۳]
مهمترین تغییر در مدل نورمن هنگامی به وجود آمد که مککری و کاستا مدل پنج عامل جدید را ارائه دادند و آن تغییری بود که در بعد فرهنگ صورت پذیرفت. آن ها مدعی شدند که این بعد تنها بار عاملی اندکی به مواد مربوط به فرهنگ دارند. در عوض بار عاملی زیادی با اصیل بودن، خلاقیت، مستقل بودن و جرئت ورزی دارد. بنابرین آن ها این عامل را تجربهپذیری نام نهادند. نتایج تحقیقات نشان داده است که این مدل برای سنجش شخصیت افراد در گستره و قالب سرشتی به اندازه کافی مناسب است(کارور وشیر، ۱۹۹۲). بر اساس نظر مککری میتوان معتقد شد که مدل پنج عاملی در بین تقریباً تمام سازههای صنعتی شخصیت، دارای وارایانس مشترکی بوده، بر اساس آن میتوان آن ها را در قالب پنج عامل روان رنجور خویی، برونگرایی، انعطاف پذیری، سازگاری، و وظیفه شناسی خلاصه نمود(شولتز، ۱۳۹۰). این پنج عامل نه تنها در مقیاسهای رتبهای همسالان (تیوپس و کریستال، ۱۹۹۲ و ۱۹۶۱) وجود دارند، در ویژگیهای توصیفی سویسه[۵۴] (۱۹۹۷)، در پرسشنامه اندازهگیری نیاز و انگیزش کاستا و مککری، ۱۹۹۸) در مقایسهای تخصصی مجموعه A کالیفرنیا لنینگ (۱۹۹۴) و در مجموعه علایم اختلالات شخصیت کلارک و لیوسلی (۱۹۹۷) نیز آشکار هستند (مککری و کاستا، ۱۹۹۸)
این مدل سودمندی زیادی در زمینه وحدتبخشی و انسجام بخشیدن به مفاهیم و اندازهگیریهای گوناگون داشته است. تحقیقاتی که با مدل پنج عاملی مرتبط میشوند، جمعیتهای گوناگون را در بر میگیرند (مککری و همکاران، ۱۹۹۸).
و غالباً دوره های متعدد زندگی را تحت پوشش قرار میدهند (کاستا و مککری، ۱۹۹۲).
ابعاد شخصیت در مدل پنج عاملی شخصیت مککری و کاستا
رابرت مککری(۱۹۴۹)و پلکاستا(۱۹۴۲) با مطالعه مستمر در مرکز پژوهشهای پیریشناسی مؤسسه علمی تندرستی «مریلند» و با تکیه بر روش تحلیل عاملی به پنج عامل نیرومند در شناخت ویژگیهای شخصیت انسانها دست یافتند که هرکدام از این ۵ عامل در درون خود شش ویژگی خاص (جمعاً ۳۰ ویژگی) را شامل میشوند و در واقع پنج عامل معرفی شده را میتوان «سوپر صفات»[۵۵] نامید. (هازینسکی[۵۶] و همکاران، ۲۰۰۰)
مدل ارائه شده از سوی رابرت مک کری و پل کاستا به مدل پنج عاملی شخصیت مشهور است. این مدل شخصیت افراد را به پنج بعد بزرگ شامل روان رنجور خویی، برونگرایی، انعطافپذیری، سازگاری و وظیفهشناسی تقسیم میکند.از این پنج عامل، دو عامل برونگرایی و مقبولیت به صفات شخصیتی دارای ماهیتی بین شخصی مربوطاند.عامل وظیفهشناسی اساساً صفات رفتاری هدفگرا و نیز کنترل تکانهها به شکلی جامعه پسند رادر بر میگیرد. در عامل نوروزگرایی، پایداری هیجانی در برابر گسترهای از هیجانات منفی مانند غم، تحریکپذیری، تنش عصبی و … قرار میگیرد و عامل گشودگی نیز به گستردگی، عمق و پیچیدگی وجوه فکری، ذهنی، و تجربیات فرد مربوط است.
۲-۹-روان رنجور خوییN[57]
مؤثرترینقلمرو مقیاسهای شخصیت تقابل سازگاری یا ثبات عاطفی با ناسازگاری یا روان رنجور خویی است. متخصصین بالینی انواع گوناگونی از ناراحتیهای عاطفی، چون ترس اجتماعی، افسردگی و خصومت را در افراد تشخیص میدهند، اما مطالعات بیشمار نشان میدهد، افرادی که مستعد یکی از این وضیعتهای عاطفی هستند، احتمالاً وضعیتهای دیگر را نیز تجربه میکنند(مک کری و کاستا، ۱۹۹۲).