به طور کلی میتوان رهبری تحول گرا را این گونه تعریف کرد:
-
-
- یک توانایی شخصی برای پیشبینی، ساخت آینده، انعطاف پذیری، تفکر استراتژیک و کار با دیگران که فرصتهای متغیری را برای ایجاد یک آینده قابل وصول برای سازمانها شناسایی میکند. باس و آوولیو معتقدند که رهبری تحول گرا زمانی شکل میگیرد که رهبر علائق کارکنانش را ارتقا و توسعه بخشد، آگاهی و پذیرش برای مأموریت و مقصد گروه را ایجاد کند و کارکنان را به دیدن فراسوی منافع خویش برای منافع گروه برانگیزاند.
-
- رهبری تحول گرا فرایند نفوذ آگاهانه در افراد یا گروه ها برای ایجاد تغییر و تحول نا پیوسته در وضع موجود و کارکردهای سازمان به عنوان یک کل است.رهبری تحول آفرین از طریق گفتار و کردارش کل جامعه را دچار تحول میکند و نفوذ فراوانی در میان پیروانشان دارد. این نوع رهبری زمانی تحقق مییابد که رهبران علایق کارکنانشان به کار را افزایش دهند، آنان را از هدفها و مأموریتها آگاه سازند و پیروانشان را تشویق کنند که فراتر از منافع فردی بیاندیشند (Bamford et al, 2011).
باس فرضیهای را مطرح می کند که رهبران تحول گرا به احتمال بیشتری، به عنوان رهبرانی موثرتر و ارضاکنندهتر نگریسته میشوند و این را با بهره گرفتن از پرسشنامه رهبری چند عاملی در سراسر بخش خصوصی و عمومی آزمون کرد. نتایج او نشان میدهد که رهبران تحول گرا نسبت به رهبران تعامل گرا، روابط بهتری با سرپرستان و پیروان خود برقرار کرده، کمک بیشتری به سازمان میکنند.به علاوه اینکه او پی برد کارکنان تمایل بیشتری برای اعمال تلاش بیشتر و افزایش استانداردها برای رهبران تحول گرا دارند. تمرکز بر ملاحظات فردی به این معنی است که رهبری تحول گرا منجر به اتخاذ ریسک بیشتر و سطوح بالای فعالیت کارآفرینانه می شود. هنگامی که یک شرکت با بازار آشفته روبهرو است، نیاز دارد که رهبری تحول گرا در همه سطوح شرکت، گسترش یابد (Allame et al, 2012).
باس مطرح میکند که رهبران تحولگرا، نسبت به رهبران تعامل گرا، به سطوح بالاتری از موفقیت در محیط کار دسترسی پیدا میکنند. وی اشاره می کند که رهبران تحول گرا، در مقایسه با رهبران تعاملگرا، بیشتر ارتقا پیدا میکنند و نتایج مالی بهتری را به وجود میآورند. او همچنین مشاهده کرد که کارکنان، رهبران تحول گرا را نسبت به رهبران تعامل گرا، راضی کنندهتر و مؤثرتر، رتبه بندی کردهاند (Zarrabi & Vahedi, 2012).
-
- رهبری تحول گرا زمانی شکل میگیرد که رهبر علایق کارکنانش را ارتقا و توسعه بخشد، آگاهی و پذیرش برای مأموریت و مقصد گروه را ایجاد نماید و کارکنان را به دیدن فراسوی منافع خود، برای منافع گروه برانگیزاند (ناظریانی؛۱۳۹۱).
-
- رهبری تحول گرا فرایند نفوذ آگاهانه در افراد یا گروه ها برای ایجاد تغییر و تحول ناپیوسته در وضع موجود و کارکردهای سازمان به عنوان کل است.
-
- سبک رهبری تحول گرا به نوعی رهبری اطلاق می شود که در آن رهبران دارای موهبت الهی هستند و برای پیروان خود انگیزش معنوی و توجه ویژه فراهم و با نفوذ بر قلبشان آنها را هدایت میکنند (Mirkamali et al, 2011).
-
- رهبری تحول گرا فرایند ایجاد تعهد به اهداف سازمانی و توانمند ساختن پیروان جهت به تحقق رساندن آن اهداف است.
-
- رهبر تحول گرا کسی است که پیروان را ترغیب به انجام کاری فراتر از آن چه که به طور معمول از آنان انتظار میرود، می کند.
-
- رهبری تحول آفرین فرآیندی است که در آن رهبران و پیروان یکدیگر را به سطوح بالاتری از اخلاق و انگیزش سوق می دهند ( کوثرنشان و همکاران؛۱۳۹۱).
-
- رهبری تحول گرا برخلاف تئوری های سنتی که عمدتاًً متمرکز بر فرآیندهای عقلایی هستند، بر احساسات و ارزش ها تأکید می کند و در جستجوی اتصال میان علایق فردی و جمعی میباشد تا از این طریق به زیردستان اجازه دهد برای اهداف متعالی تلاش کنند.
-
- رهبران تحول گرا ارزشها و نگرشهای جاری سازمان را ایستا نمیدانند، بلکه در جستجوی تغییر و تحول در راستای اهداف و مأموریت سازمان و متناسب با شرایط محیطی میباشند.
-
- رهبری تحول گرا به توسعه و توانمندسازی پیروان جهت عملکرد مستقل توجه می کند.
-
- رهبران تحول گرا اثربخشی را به کارایی ترجیح می دهند و سعی میکنند با توجه به روحیات خود و کارکنان از منابع انسانی سازمان بهره مند شوند.
-
- رهبری تحول آفرین زمانی تحقق مییابد که رهبر علایق کارکنانش را به کار افزایش دهد و آنان را از هدفها و مأموریتها آگاه سازد و پیروانشان را تشویق کند که فراتر از منابع فردی بیندیشند (Nazari et al, 2012).
- رهبر تحول گرا از رسالت یا بینش سازمان آگاهی ایجاد میکند و همکاران و پیروان را برای سطوح بالاتر توانایی و پتانسیل، توسعه میدهد. علاوه بر این، رهبر تحول گرا همکاران و پیروان را تحریک می کند که فراسوی منافع خودشان به منافعی توجه کنند که به گروه بهره برساند (یعقوبی و اورعی؛۱۳۹۱).
۲-۲-۳) ابعاد و اجزای رهبری تحول گرا
باس و اولیو رفتارهای اصلی که رهبری تحول گرا را تشکیل میدهد به شرح زیر بیان میکنند (Mirkamali et al, 2011).
-
- ملاحظات فردی. رهبران، پیروان را پشتیبانی، تشویق و هدایت نمایند. رهبران به دقت به نیازهای فردی پیروان گوش دهند و ممکن است مسولیتهای خاصی برای کمک به رشد پیروان از طریق چالشهای شخصی به آنان واگذار شود (Ibraheem et al, 2011).
-
- انگیزش الهام بخش. رهبران با ایجاد معنا و چالش در کار پیروان در آن ها ایجاد انگیزه میکنند، القای فردی و تیمی تحریک کننده است. شور و اشتیاق و خوش بینی نمایش داده می شود. رهبر پیروان را به پیش بینی آینده جذاب تشویق می کند (, ۲۰۱۲؛Rahman et al).
-
- انگیزه فکری. رهبری تحولی ذهن افراد را تحریک می کند تا ایده ها و راه حلهای اولیه مشکلات را خلاقانه و متعالی ارائه دهند. با این حال، این شیوه های عقلایی و جدید برای پیروان برجسته می کند و نیز اعتقادات و ارزشهای قوی را دوباره ارزیابی می کند و به مشکلات به عنوان مشکلاتی که نیز به حل شدن دارد نگاه می کند. و راه حلهای منطقی برای آنها ارائه میدهد. رهبری تحولی اشتباهات پیروان را در ملاعام انتقاد نمیکند و در عوض آنها فضایی را فراهم میکنند تا پیروان وظایفشان را به چالش بکشد و آن را به حل مشکلات با همکاری یکدیگر تشویق می کند (Ibraheem et al, 2011).