در مطالعاتی که تاکنون صورت گرفته به بررسی عملکرد دستگاه مگنوسولار در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی پرداخته شده است (پاپ[۳۴] و دیگران، ۲۰۰۶، به نقل از ماتنیز[۳۵]، هایلیارد[۳۶]، دیاز[۳۷]، هاگلرگر[۳۸]، باتلر[۳۹]، یولفی[۴۰]، ۲۰۰۸، خسروانی، ۱۳۸۹، اسکچر[۴۱]، باتلر، اسلیپ[۴۲]، زایمن[۴۳] و جاویت[۴۴]، ۲۰۰۳).
با توجه به این که اختلال شخصیت اسکیزوتایپی میتواند پیش زمینه اختلال اسکیزوفرنی باشد، این سوال مطرح می شود که آیا می توان گفت که دستگاه مگنوسلولار این افراد نیز مانند بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی که در مسیر دستگاه مگنوسلولار نقص دارند معیوب است، اگر نقص دستگاه مگنوسلولار در افراد دارای ویژگیهای اسکیزوتیپی وجود داشته باشد از چنین نتیجه ای می توان به عنوان یک عامل زمینه ساز برای بروز اختلال اسکیزوفرنی یاد کرد.
۱-۱٫ بیان مسأله
تحقیقات صورت گرفته وجود نقص در سیستم مگنوسلولار[۴۵] (یافته های M) را که مسئوول انتقال اطلاعات مربوط به بسامد فضایی پایین و بسامد زمانی بالا است (دید در نورکم و دیدن اجسام متحرک) را در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مورد تأیید قرار داده است (کیم[۴۶]، ویلی[۴۷]، پاسترناک[۴۸]، باتلر و و جاویت، ۲۰۰۶، مارتینز و دیگران، ۲۰۰۸، باتلروجاویت، ۲۰۰۱، اسکچر و دیگران، ۲۰۰۳، خسروانی، ۱۳۸۹، ص۳۹).
گذرگاه مگنوسلولار از طریق V1، بیشتر به مسیر پردازش دیداری پشتی منتشر می شود. پیشنهاد شده است که فعالیت سریع مسیر پشتی یک سری اطلاعات تنظیم شده مهم برای عملکردهای مسیر شکمی فراهم میکند. مانند بازشناسی و ادراک اشیاء و پردازش وابسته به زمینه. بنابرین، بدکاری در گذرگاه مگنوسلولار در بیماران اسکیزوفرنی ممکن است علت نقص های دیداری باشد که در بازشناسی اشیاء و پردازش حرکتی گزارش شده است (دونیگر و دیگران، ۲۰۰۱، جانستون و دیگران، ۲۰۰۵، تورتسکی و دیگران، ۲۰۰۷، به نقل از مارتینز، باتلر، اسلیپ، زایمن و جاویت، ۲۰۰۸).
با وجود این، هنوز مشخص نشده است که آیا نقص سیستم مگنوسلولار دربیماران مبتلا به اسکیزوفرنی یک عارضه اولیه است یا ثانویه. تحقیقات انجام گرفته در مورد نقص سیستم مگنوسلولار پس از ابتلا بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی صورت گرفته است و اغلب آزمودنی های مورد بررسی افراد بستری در بیمارستان بوده اند که قبلاً دارو مصرف کردهاند. به همین دلیل نمی توان گفت که وجود نقص در این بیماران قبل از آشکار شدن بیماری وجود داشته است و عامل زمینه ساز بیماری شده است.
به منظور این که در یابیم نقص مذکور اولیه است باید بررسی کنیم که آیا نقص مذکور در افراد دارای دارای ویژگیهای شخصیتی اسکیزوتیپی که نسبت به جمعیت عمومی برای ابتلا به اسکیزوفرنی استعداد بیشتری دارند وجود دارد؟
۱-۲٫ ضرورت و اهمیت تحقیق
با وجود بررسی های مختلف و پژوهش های متعدد هنوز علت مشخص و معینی نه تنها برای اختلال اسکیزوفرنیا، بلکه برای اختلالات زمینه ساز این بیماری نظیر ویژگی های شخصیتی اسکیزوتایپی مطرح نشده است، با روشنتر شدن هر چه بیشتر علل زیر بنایی این اختلال و فرآیندهای مؤثر در شکل گیری علائم و نقایص مختلف آن، درک جامع تری از آن حاصل می شود و درمان های امید بخش تری به بیماران ارائه خواهد شد. تا کنون در زمینه عملکرد دستگاه مگنوسولولار در افراد دارای اختلال شخصیت اسکیزوتایپال پژوهشی انجام نشده است. این پژوهش که می توان آن را یک پژوهش بین رشته ای دانست با بهره گرفتن از یک دستگاه بینایی سنجی دقیق، مجهز و کامل با اعتبار بالا ویژگی های خاص دستگاه مگنوسلولار را مورد ارزیابی قرار میدهد. بنابرین به دلایل زیراین مطالعه از ضرورت و اهمیت بالایی برخوردار است:
اولین بار است که در این تحقیق سنجش عملکرد دستگاه مگنوسلولار در افراد دارای ویژگی های شخصیت اسکیزوتیپی با بهره گرفتن از دستگاه پریمتری هامفری انجام میگیرد که در چشم پزشکی اطلاعات معتبر و پایایی را به دست داده است.
نتایج حاصل از این تحقیق میتواند در جهت روشن تر شدن عوامل پیش زمینه اختلال اسکیزوفرنی کمک کند.
در صورت تأیید اشکال در عملکرد دستگاه مگنوسلولار در افراد دارای ویژگی های شخصیت اسکیزوتایپی زمینه برای انجام تحقیقات بعدی در مورد نحوه پیشگیری از این نقص فراهم خواهد شد.
۱-۳٫ اهداف تحقیق
هدف اصلی این پژوهش بررسی عملکرد گذرگاه مگنوسلولار درافراد دارای ویژگی های شخصیتی اسکیزوتیپی با بهره گرفتن از دستگاه پریمتری هامفری است که تاکنون در این افراد به کار گرفته نشده است. این آزمون دقیقا” مطابق با ویژگی های عصبی خاص مگنوسلولار ساخته شده و می توان فرضیه نقص مگنوسولار را با توجه به این ویژگی ها در این افراد مورد آزمون قرار داد و سپس عملکرد سیستم مگنوسلولار افراد دارای ویژگیهای شخصیتی اسکیزوتیپی را با افراد بهنجار مقایسه کرد.
۱-۴٫ تعاریف متغیرها
تعاریف مفهومی و نظری
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال: یکی از طبقه های تشخیصی IV_ DSM میباشد که ملاک های تشخیص آن در صفحه ۴ این پایان نامه ذکر شده است. افراد مبتلا به این اختلال بسیار عجیب و غریب به نظر میآیند. از نشانه های این اختلال، تفکر جادویی، عقاید منحصر به فرد، افکار انتساب به خود و تحریف واقعیت در زندگی روزمره این افراد است (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳).
تعاریف عملیاتی
ویژگی های شخصیتی اسکیزوتایپال: افرادی هستند که در پرسشنامه اسکیزوتیپی (محمد زاده، گودرزی، ملا زاده و تقوی، ۱۳۸۴) نمره ای بالاتر از ۱۶ کسب کرده باشند و از بستگان درجه اول بیماران اسکیزوفرنی باشند.
آسیب مگنوسلولار: بررسی نتایج به دست آمده از دستگاه پریمتری برای هر آزمودنی.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه تحقیقاتی
۲-۱- مقدمه
ملاک های تشخیصی DSM – IV – TP برای اختلال شخصیت اسکیزوتایپی عبارتند از:
A. الگوی نافذ کمبودهای اجتماعی و بین فردی مشخص با احساس ناراحتی و کاهش توانایی برای روابط و نیز دگرگونی های شناختی و ادراکی و غرابت های رفتار که در اوائل بزرگسالی شروع شده و خود را در زمینههای گوناگون نشان میدهد و با پنج تا (یا بیشتر) از علائم زیر مشخص است:
۱) عقاید انتساب (به استثناء هذیان های انتساب).
۲) باورهای غریب و تفکر سحر آمیز که بر رفتار و شخصیت تأثیر گذاشته و با معیارهای فرهنگی بیمار هماهنگ نیست، مثل موهوم پرستی، نهان بینی، تله پاتی یا حس ششم.
۳) تجربیات ادراکی غیر عادی از جمله اختلال های حسی بدنی.
۴) تفکر و تکلم غریب (مثل ابهام، حاشیه پردازی، استعاره، رفتار مفرط یا کلیشه ای).
۵) سوء ظن یا تفکر پارانوئید.
۶٫ عاطفه نامتناسب یا محدود.
۷) رفتار یا ظاهر غریب، خاص و غیر عادی.
۸) غیر از بستگان درجه یک، دوست و محرمی ندارد.