افراد تاب آور دارای رفتار خودشکنانه نیستند . از نظر عاطفی آرام بوده و توانایی مقابله با شرایط ناگوار را دارند .
بونانو(۲۰۰۴) راه های به دست آوردن تاب اوری را داشتن سرسختی ، خودافزایی ، مقابله سرکوبگرانه ، داشتن خلق وخو و احساسات مثبت میداند .
برطبق مدل های ارائه شده از سوی اورال ، آتروس و پاولسن (۲۰۰۶) سه حوزه عملکردی برای تاب آوری تعریف وبر آن ها تمرکز شده است .
-
- تاب آوری به عنوان یک ویژگی شخصیتی یا توانایی پیشبینی افراد در مقابل تاثیرات منفی ناملایمات و احتمال خطر فرض می شود .
-
- یک وضعیت روحی مثبت یا سلامت روانی (مثل درک مثبت ، خودپنداری ، پیشرفت تحصیلی ، موفقیت در درس یا شغل و …….) یا فقدان بیماری روحی وروانی علیرغم وجود یا احتمال خطر تعریف میگردد .
- یک فرایند پویا که بر کنش بین متغیر های فردی و پیرامونی تاثیر گذاشته و در طول زمان تغییر میکند که این تعریف به دلیل چهارچوب فراگیر و تلفیق ویژگی های فردی با محیطی ایجاد تاب آوری بیش از تعاریف قبلی مورد توجه است .
تاب آوری به عنوان یکی از سازههای اصلی شخصیت برای فهم انگیزش ، هیجان و رفتار مفهوم سازی شده است (بلاک ،۲۰۰۲) .
تاب آوری ویژگی یا خصلتی نیست که برخی دارای آن باشند و برخی آن را نداشته باشند ، به بیان دقیق تر ، تاب آوری بیانگر تعاملی بین انسان و محیط است . تاب آوری اشاره به ایستادگی در برابر خطر دارد اما یک پدیده تدریجی است و انباشت خطر میتواند حتی تاب آورترین افراد را نیز مغلوب سازد . راتر خاطر نشان میکند که تاب اوری نوعی تعامل با عامل خطر است یعنی ماهیتی روبه رشد دارد که از بیولوژی و تجارب اولیه زندگی منشأ میگیرد و عوامل محافظتی میتوانند از طریق شیوه های مختلف در مراحل متفاوت رشد ، عمل کنند .
۲-۴-۲ نظریه ها و رویکرد های مختلف درباره تاب آوری
نظریه های نخستین در مورد تاب آوری ، برویژگی های مرتبط با پیامدهای مثبت در مواجهه با مصائب و ناملایمات زندگی تأکید داشتند (Rutter، ۱۹۸۵) . این دسته از پژوهش ها ، بعدها عوامل حفاظتی بیرونی ، مانند مدارس کارآمد و روابط با بزرگسالان حمایتگر را نیز در بهبود تاب آوری مؤثر دانستند (۲۰۰۰ ، Becker & ، Cicchetti، Luthar) .
نظریه های فعلی ، تاب آوری را سازه ای چند بعدی متشکل از متغیر های سرشتی (constitutional) ، مانند مزاج (temperament) و شخصیت (personality) ، همراه با مهارت های مخصوص ، مثل مهارت حل مسئله می دانند ( کمپل – سیلس ، کوهان و استین ، ۲۰۰۶).
روانشناسان بالینی ،اخیراً مدل هایی از تاب آوری را تحت شرایط فقدان ،مصیبت ،افسردگی و درد را بررسی کردهاند(بونانو، ۲۰۰۴، چارنی ، ۲۰۰۴) .
در رویکردهای مختلف نظرات متفاوتی در مورد تاب آوری می توان نتیجه گیری کرد در رویکرد روان پویشی تعارض بین فرایندهای گوناگون شخصیت معمولا موجب نوعی عذاب روانی می شود که فروید آن را اضطراب نامید .اضطراب میتواند هشیار یا ناهشیار باشد، و وجود آن همیشه علامت آن است که تعارض ایجاد شده است . زمانی که تعارض باعث می شود که فرد احساس کند درمانده است و قادر به کنار آمدن نیست،اضطراب ایجاد می شود. شدت اضطراب تجربه شده به پیامدهای انتظار رفته برای خود بستگی دارد .فروید معتقد است که برای مهار اضطراب فرد از مکانیسم های روانی استفاده میکند که این مکانیسم های دفاعی تصحیح کننده انعطاف پذیر ذهن که به فرد اجازه میدهد محرک های رنج آوری را که از میل یا واقعیت ناشی میشوند تغییر داده یا کاملا آن ها را نابود کنند (آسیب شناسی روانی ،روزنهان و سلیگمن ،ترجمه سید محمدی۱۳۸۰) .
نظریه های ناشی از دیدگاه های رفتاری و شناختی معتقدند که یادگیری و شناخت باعث به وجود آمدن استرس ها و آسیب ها میشوند و غلبه و رویارویی با این استرس ها مستلزم همین یادگیری و شناخت است و آن ها بر جنبه استرس پذیری ارثی – استرس تأکید می ورزند.استرس میتواند به وسیله شرطی شدن ،توسط شناخت ها ،یا به وسیله رویدادهای زندگی ایجاد شود.رویکرد پدیدار شناختی بر اساس نظریه راجرز رفتار انسان را میدان پدیداری او به وجود می آورد.میدان پدیداری شامل مجموعه ی عواملی است که فرد در آن واحد تجربه میکند. یکی از مفاهیم اساسی و پر اهمیت نظریه ی پدیداری خود پدیداری است که شامل آن بخش از نظریه ی پدیداری است که در بر گیرنده مفهوم من میباشد.به نظر پدیدارشناسان ،انگیزه اساسی در انسان میل به صیانت و تکامل خود است،بنابرین با توجه به این امر عزت نفس سرچشمه و زیربنای کلی و اساسی رفتار انسان است.زمانی فرد دچار مشکلات روانی و رفتاری می شود که خودپدیداری او در خطر افتد.به اعتقاد راجرز رواندرمانی عبارت است از آزاد کردن گنجایش و ظرفیت بالقوه در فرد و نه دستکاری شخصیت او.
اما در مورد نظرات دانشمندان اخیر و تحقیقاتی که در مورد تاب آوری شده است در ذیل عنوان می شود : به باور ماستن هنگامی که فاجعه از سر بگذرد و نیازهای اولیه انسانی تأمین گردد ، آنگاه تاب آوری به ظهور میرسد ، در نتیجه فرایند تاب آوری ، اثرات ناگوار ، اصلاح یا تعدیل میشوند و یا حتی ناپدید میگردند ( توگاد و فردریکسون ،۲۰۰۴) .
سلامت روان افراد آسیب دیده ، تحت تاثیر پیامدهای منفی پیشامدهای ناگوار قرار میگیرد . سرسختی و خود تاب آوری از منابع درون فردی هستند که میتوانند سطوح استرس و ناتوانی را در شرایط ناگوار تعدیل نمایند و اثرات منفی استرس را کم رنگ تر جلوه دهند (ویسی و همکاران ، ۱۳۷۹) .
البته تاب آوری ، تنها پایداری در برابر آسیب ها یا شرایط تهدید کننده نیست و حالتی انفعالی در رویارویی با شرایط خطرناک نمی باشد ، بلکه شرکت فعال و سازنده در محیط پیرامونی خود است . می توان گفت تاب آوری ، توانمندی فرد در برقراری تعادل زیستی – روانی ، در شرایط خطر ناک است ( کانر – دیویدسون ، ۲۰۰۳ ) .
۲-۴-۳ ارتباط تاب آوری با عروق کرونر
پژوهش های تاب آوری نشان میدهد که چگونه افراد در رویارویی با عوامل تنش زا و اسیب رسان که در بافتار اجتماعی وجود دارد ، نظیر نژاد پرستی ، جنگ و فقر ناشی از رخداد پیشامدهای ناگوار است ، با موفقیت بیرون میآیند .در واقع این دیدگاه منطق نیرومندی را مهیا میسازد تا از نگرش تنگ و تار علوم اجتماعی و رفتاری که لزوماً توجه خود را معطوف به خطر ، نقصان و آسیب کردهاند دست برداشته اند و به سمت توجه به نقاط قوت افراد با دیدگاهی ارتقأنگر گسترش یابد .توجه به اینکه هرکسی دارای نقاط قوت و ظرفیت برای تغییر است ، نه تنها موجب می شود که در حوزه ی بهداشت روانی حادثه ، فرایندهای کارآمد شناسایی شوند بلکه باعث می شود تا حساسیت بی مورد نسبت به پرداختن به شناسایی خطر به عنوان دیدگاهی یک جانبه دست برداشته شود (ماستن و همکاران ،۱۹۹۰) . مروری بر پژوهش های انجام شده در زمینه تاب آوری در داخل ایران به شرح زیر است :