اطلاعات ماهانه کانتینرهای خالی خروجی برای بندر لانگ بیچ برای دوره ۲۰۰۹-۱۹۹۵ برای ارائه پیشبینی ماهانه قبل از صادرات حجم کانتینرهای خروجی در بندر لانگ بیچ به وسیله روش وینتر، تایوگا گروپ و روش سازمان ملل متحده استفاده شده است. پیشبینی قبل از صادرات به وسیله اتصال این روش ها به داده ها و سپس با بهره گرفتن از معادلات مناسب به پیشبینی حجم ماهانه ی کانتینرهای خالی برای هر ماه از دوره ی ۲۰۰۹-۱۹۹۵ تولید شده است. ضرایب هموار سازیآلفا، بتا، گاما در روش وینتر توسط آزمایش های سیستماتیک متعددی در محدوده ی آلفا، بتا، گامابه ترتیب ۷۵/۰، صفر، ۱/۰ تخمین زده شده است. آزمایشات اولیه ی گسترده منجر به این اطمینان شد که این مقادیر با کمترین مقادیر انحراف از متوسط و میانگین مجذور خطا مطابقت دارد و بنابرین نشان دهنده ی بهترین روش انجام این داده ها بوده است.
برائکرس[۷۹] و دیگران(۲۰۱۱)در مقاله ای تحت عنوان”چالش های مدیریت حرکت کانتینر خالی در سطوح برنامه ریزی چندگانه” چالش های حرکت کانتینرهای خالی رابررسی کردهاند. آنان بیان کردهاند که حرکت کانتینرهای خالی برای شرکتهای کشتیرانی، تحمیل هزینه می باشدزیرا کانتینرهای خالی پرهزینه و بدون درآمدمی باشد. این حرکات سهم قابل توجهی در انتشار گازهای گلخانه ای و دیگر اثرات خارجی حمل و نقل دارد که کاهش حرکات کانتینرهای خالی در این مقاله بررسی می شود. دامنه گسترده پژوهش شامل مسایل استراتژیک بلندمدت تا سطح عملیاتی روز به روز بوده است. این مقاله دیدگاهی دقیق از کارهایی که تاکنون در این زمینه انجام شده را در چارچوبی که ادبیات آن میباشد فراهم آورده است. در این مقاله تمرکز روی مشکل مدیریت کانتینرهای خالی در سطح منطقه ای است و این مشکل به طور دقیق و با جزئیات شرح داده شده و فرصتهای ممکن برای کاهش حرکت کانتینرهای خالی مورد بحث قرار گرفته است. تصمیم گیری برای اتخاذ هر سطح از برنامه ریزی(استراتژیک-تاکتیکی-عملیاتی)توصیف شده و برای هر سطح برنامه ریزی یک نمای کلی دقیق از مدل برنامه ریزی پیشنهادی ارائه می شود. مدل های برنامه ریزی با توجه به تصمیم گیری در سطوح مختلف برنامه ریزی، به خوبی بحث شده اند.
بحث دیگری که در این مقاله بدان پرداخته شده است بحث مطالعات آینده است. در این مقاله طبق بررسی هایی که صورت داده شده به این نتیجه رسیده اند که حمل و نقل مورد استفاده در سطح منطقه ای به صورت شبکه حمل و نقل چند وجهی(جاده، ریل، بارج)است. با این حال بیشتر تحقیقات در حالت حمل و نقل واحد متمرکز بوده(عمدتاًً حمل و نقل جاده ای)که در سطح عملیاتی مدل های تخصیص میتواند برای این نوع شبکه چند وجهی توسعه یابد. نویسندگان اذعان داشته اند که اخیراًٌ تلاشهای امیدوار کننده ای برای یکپارچه سازی تخصیص کانتینرها و تصمیم گیری های مسیریابی در عملیات بارگیری و باراندازی ساخته شده است. از آنجایی که این مشکلات اغلب بسیار پیچیده اند، تنها می توان بر روی موارد بسیار کوچک کار کرده و آن ها را برطرف و حل نمود. کار آینده باید در طراحی کارآمد متا فن آوری هوشمند برای این مشکلات تمرکز کند. توسعه های تکنولوژیکی(سیستم های مبتنی بر اینترنت، کانتینرهای تاشو و. . . )به نظر میرسد گزینه های جالبی برای تسهیل و یا کاهش هزینه های مدیریت کانتینرهای خالی باشد که تحقیقات کمی بر روی پتانسیل این تکنولوژی ها صورت گرفته است. درنهایت باید اضافه کرد که از نظر نویسندگان، بیشتر تحقیقات انجام شده چشم اندازی از یک شرکت حمل و نقل یا یک شرکت حمل کننده اقیانوس پیما بوده و تحقیقات آینده میتوانند ارزشمندانه تر به بررسی مدیریت کانتینرهای خالی پرداخته و از دیدگاه عام تر که شامل دیگر ذینفعان نیز باشد به این موضوع بپردازند. آن ها بیان کردهاند که تحقیقات آینده باید در رابطه با سایز کشتی های کانتینری باشد چرا که تاکنون تحقیقات اندکی در این زمینه صورت گرفته است.
مهد زین[۸۰] و دیگران (۲۰۱۱)در مقاله ای تحت عنوان ” مدیریت کیفیت لجستیک:مدیریت کانتیر خالی در دپوی کانتینر خالی”به بررسی اجزای زنجیره ی حرکت کانتینرهای خالی در بندر کلانگ مالزی[۸۱] پرداختهاند. سؤالات کلیدی این تحقیق عبارتند از:
۱- مسائل اصلی و یا مشکلات در حرکت کانتینرهای خالی در دپوی آن ها چیست؟
۲- عوامل اصلی ازدحامی که در دپوی کانتینرهای خالی در طول حرکت فیزیکی آن ها رخ میدهد چیست؟
۳- در میان بازیگران کلیدی زنجیره ی کانتینری، کدام یک از طرفین به طور قابل توجهی به مشکل ازدحام کمک میکند؟
برای پاسخ به این سوالات اولین مرحله از این تحقیق، برسی کیفی و جمع آوری اطلاعات بوده است. روش کیفی آنان را قادر ساخته تا بیش از ۳۰دست اندرکار درگیر در زنجیره ی کانتینرهای خالی که شامل:حمل کنندگان داخلی و یا محلی، شرکت های تولیدی، شرکت های حمل و نقل، اپراتورهای حمل و نقل چند وجهی، فورواردرها[۸۲]، متخصصان لجستیک کانتینرهای دریایی و. . . را شناسایی کنند. در این مطالعه پرسشنامه نیمه ساختار یافته، طراحی و مصاحبه حضوری در سال های ۲۰۱۲-۲۰۱۱ انجام شده که متوسط طول مدت یک جلسه با هر مخاطب ۴۰ تا ۱۰۰دقیقه بوده است. مصاحبه ها ضبط گردیده و به طور حرفه ای کلمه به کلمه با مضمون کد گذاری شده و مضمون فرعی از طریق تجزیه و تحلیل موضوعی با بهره گرفتن از نرم افزار Atlas.tiرونویسی شده اند. کدهای انتخابی برای تهیه تصویر نظری کلی مورد استفاده قرارگرفته است. هدف از کدهای انتخابی شناسایی یک دسته ی کلیدی و یا موضوعی که میتواند به عنوان هسته اصلی نتایج مطالعه استفاده شود بوده است. در انتها با بهره گرفتن از فرایند تحلیل سلسله مراتبی به منظور رتبه بندی عوامل مؤثر بر گلوگاه یا میزان ازدحام، نتایج زیر حاصل شده اند :
عملیات، نگرش کاری، اطلاعات، تسهیلات، کنترل و ارزیابی به ترتیب مهمترین عوامل در ایجاد گلوگاه یا ازدحام میباشند.