سازمان کارآفرین
سازمان سنتی
خصوصیات سازمانی
فعال – ساختن آینده ای مطلوب
دفاعی- حفظ وضع موجود
استراتژی
شناخت فرصت ها
نگران از تهدیدها
بازنگری محیطی
تمرکز بر بلند مدت است
تمرکز بر کوتاه مدت (معیارهای عملکرد سالانه)
اثر بخشی و کنترل
چیزی که باید تشویق شود
چیزی که باید حداقل شود
ریسک پذیری
مشوق – پذیرای تغییر
مقاوم – ادامه وضع موجود
فرهنگ سازمان
ساختار غیر رسمی – ارتباطات افقی
ساختار رسمی – ارتباط سلسله مراتبی
سازمان و ارتباطات
تعیین چشم انداز و مأموریت توسط مدیریت عالی – احتمال استفاده از ورودیها از سطح پایین، بسیار زیاد
تعیین معیارها توسط مدیریت عالی – احتمال استفاده از ورودیها از سطح پایین، کم
تصمیم گیری
منبع کلیدی و سرمایه اصلی
ابزار قابل جایگزینی
منابع انسانی
چیزی که باید تو سعه داده شود
چیزی که باید تحمل شود
خلاقیت و نو آوری
۲-۲-۷- استراتژی کارآفرینی :
برای کسب موفقیت، باید از دیدگاه مدیریت استراتژیک به کارآفرینی سازمانی نگریسته شود.کارآفرینی سازمانی باید بخشی از برنامه های استراتژیک سازمان بوده و جزء ضروری و جدانشدنی از این برنامه باشد. سه علت برای دست یافتن به کارآفرینی سازمانی از چشم انداز مدیریت استراتژیک یک سازمان وجود دارد.
- کارآفرینی سازمانی بزرگترین اثر را بر روی عملکرد بلند مدت سازمان دارد بالاخص بر روی سازگاری و بقای سازمان.
شروع فرایند کارآفرینی از سطح استراتژیک حیاتی است. شیوه کارآفرینانه مدیریت استراتژیک به سازمان اجازه میدهد تا در مقابل تغییرات خارجی محیط با آمادگی بیشتری واکنش نشان دهد بنابرین در طول زمان سازگار بوده و بقا مییابد.
-
- هر فعالیت سازمانی که احتیاج به پذیرش و مقبولیت گسترده دارد باید در سطوح عالی سازمان مقبول واقع گردد. یکپارچه کردن کارآفرینی سازمانی با فرایند مدیریت استراتژیک به اطمینان از این نوع تعهد کمک خواهد کرد. برای کسب موفقیت، کارآفرینی باید برای تمام سطوح سلسله مراتب سازمانی مشخص و روشن باشد.
-
- کارآفرینی شامل فعالیت هایی است که بخشی از برنامه های استراتژیک سازمان شمرده می شود. توسعه محصولات و خدمات موجود، نوآوری در محصولات و خدمات، ایجاد کسب و کارهای جدید همگی نتایج و برآیند یک سازمان کارآفرین است.
-
- کورن وال و پرلمن کارآفرینی را یک قسمت از برنامه استراتژیک سازمان می دانند که دلایل آن ها به شرح زیر است.
-
- کارآفرینی سازمانی تأثیر خیلی زیادی بر عملکرد بلند مدت سازمان مخصوصاً سازگاری و بقای سازمان دارد.
-
- هر اقدام سازمانی که مستلزم پذیرش گسترده است بایستی با اختیار مدیریت عالی سازمان انجام گیرد. توجه به کارآفرینی سازمانی در فرایند مدیریت استراتژیک این نوع تعهد را تضمین میکند.
- در نتیجه یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی استراتژی کارآفرینانه میباشد.
۲-۲-۸- تعریف کارآفرینی سازمانی :
تعاریف متعدد کارآفرینی سازمانی که در مقالات و کتب مختلف و از دیدگاه صاحب نظران متعدد ارائه شده است به طور قابل ملاحظه ای به هم شباهت دارند. مکنزی و دیکامبو[۳۱] (۱۹۸۶) معتقدند که فعالیت کارآفرینانه سازمانی میتواند شامل توسعه یک محصول جدید تا ایجاد یک فرایند اثر بخش باشد. جنینگ و یانگ[۳۲] (۱۹۹۰) کارآفرینی سازمانی را به عنوان فرایند توسعه محصولات یا بازارهای جدید تعریف میکنند.
کوارتکو، منتاگنو و هورنسبای[۳۳] (۱۹۹۰) کارآفرینی سازمانی را به عنوان ایجاد کسب و کارهای جدید در درون چارچوب شرکت های مادر، توصیف می کند. مکگرات، بولیند و وینکاتارامن[۳۴] (۱۹۹۲) کارآفرینی سازمانی را به عنوان ابزار شرکت ها برای افزایش ثبات اقتصادی شرکت در بلند مدت تعریف می کند و آریلا (۱۹۹۶) معتقد است که کارآفرینی سازمانی دارای سه بعد است که عبارتند از: نوآوری، توسعه محصولات، خدمات یا فرآیندهای جدید و ریسک پذیری. همه تعاریفی که تاکنون از کارآفرینی سازمانی ارائه شده است تا حدود زیادی نامتناقض است و با بررسی پیشینه کارآفرینی سازمانی پی برد که بیشتر تعاریفی که در زمینه کارآفرینی سازمانی مطرح شده است شده آن را به عنوان یک فعالیت نوآورانه در درون یک سازمان معرفی می نمایند. (پیرس، ۲۰۰۳)
با توجه به تعاریف فوق می توان کارآفرینی سازمانی را این چنین تعریف کرد: « کارآفرینی سازمانی فرآیندی است که فعالیت های سازمانی را به سمت خلاقیت[۳۵]، نوآوری، مخاطره پذیری[۳۶] و پیشتازی سوق میدهد.» (هادیزاده مقدم، فیل آبادی، ۱۳۸۴)
مفهوم نوآوری از اجزای لاینفک کارآفرینی سازمانی در این تعریف است و بسیاری از محققان خلاقیت و نوآوری را به عنوان کانون فعالیت های کارآفرینانه در نظر می گیرند و معتقدند که کارآفرینان سازمانی، نوآوران و مولدان ایده هستند. نتایج این نوآوری ها عبارت است از محصولات یا خدمات جدید، بازارها یا فرآیندهای جدید، دستیابی به یک سیستم توزیع جدید، پیاده کردن یک شیوه مدیریتی نوین و غیره. (هادیزاده مقدم، فیل آبادی، ۱۳۸۴)
کارآفرینی سازمانی فرآیندی است که در آن، محصولات یا فرآیندهای نوآوری شده از طریق القاء و ایجاد فرهنگ کار آفرینانه در یک سازمان از قبل تأسیس شده به ظهور میرسد یا به عبارتی دیگرمجموعه فعالیتهایی است که از منابع و حمایت سازمانی به منظور دست یابی به نتایج نوآوران برخوردار است.
(صمد آقایی، ۱۳۷۸)
۲-۲-۹- انواع کارآفرینی :
بر اساس نظریه ی دیوید جانسون کارآفرینی سازمانی را می توان به سه بخش تقسیم کرد :
الف) کارآفرینی در سازمان ؛ ایجاد فعالیت های کار]فرینانه در درون یا پیرامون سازمان.
ب) کارآفرینی گسترده ؛ ایجاد ساختار فرهنگ در سازمان که از نوآوری و کارآفرینی حمایت کرده و افراد را برای احساس تعلق در مورد سازمان و حوزه ی کاری شان تشویق نمایند.
ج) فعالیت مخاطره آمیز سازمانی؛ این فعالیت در دوره هایی که سازمان نیازمند شایستگی است و در صورت عدم اقدام، امکان پیش افتادن رقبا وجود داشته باشد، ضروری خواهد بود.
کورنوال و پرلمن اشکال کارآفرینی را به شرح زیر تقسیم بندی کردهاند:
الف) کارآفرینی شخصی
ب) کارآفرینی در سازمان
ج) سازمان کارآفرین