۲- خستگی هیجانی:[۲۵] به عنوان یکی از مؤلفه های فرسودگی نمره ای است که با سوالات شماره ۱تا۹سنجیده می شود.
۳-مسخ شخصیت[۲۶]: مؤلفه دیگر فرسودگی شغلی با سوالات شماره۱۰تا۱۷سنجیده می شود.
۴- عملکرد شخصی :[۲۷] مؤلفه دیگر فرسودگی شغلی که با سوالات شماره۱۸ تا۲۲سنجیده می شود.
۵- درگیری: مؤلفه دیگر فرسودگی شغلی که با سوالات شماره۲۳تا ۲۵سنجیده می شود .
فصل دوم
چارچوب نظری و پیشینه تحقیقاتی
در این فصل از پژوهش ابتدا مبانی نظری در ارتباط بامهارت های زندگی ،ابرازوجود ،اضطراب ،پرخاشگری و فرسودگی شغلی بحث می شودسپس مروری بر پیشینه تحقیقاتی متغیرها ارائه شده است.
۱-۲ – مبانی نظری مهارت های زندگی
تعریف مهارتهای زندگی :
در زمینه مهارتهای زندگی تعاریف و طبقه بندی های مختلفی ارائه شده است وصاحب نظران درتحقیقات خود مهارتهای مختلفی را مد نظر قرار دادهاند که حاکی از تنوع مهارتهای زندگی مطلوب است.
موریس ، ای ، الیاس[۲۸]از دانشگاه راجرزدرآمریکا مفهوم عامی از ماهیت مهارتهای زندگی به دست میدهد مهارتهای زندگی یعنی ایجاد روابط بین فردی مناسب و مؤثر ، انجام مسئولیت های اجتماعی ، انجام تصمیم گیری های صحیح ، حل تعارض و کشمکش ها بدون توسل به اعمالی که به خود یا دیگران صدمه میزنند(سازمان جهانی بهداشت[۲۹]، ۱۳۷۹).
هانترمهارتهای زندگی راراه رسیدن به شرایط بهتر میداند که با آموختن آن می توان زندگی موفق تری را تجربه نمود .گازدا [۳۰]و همکاران ( ۱۹۷۸) مهارتهای زندگی را چنین تعریف کردهاند همه مهارتها و آگاهی ها که لازمه زندگی مؤثر هستندودر چهار زمینه خانوادگی ،تحصیلی ،اجتماعی وشغل لازم و ضروری اند.به طوری که درهریک ازاین زمینه ها قابل تعریف و اندازه گیری به صورت عینی باشند(طارمیان و همکاران ،۱۳۸۰).
مهارت های زندگی[۳۱] روشها و مهار تهای اصلی و ضروری برای یک زندگی سالم و سازنده است. این مهارتها، مجموعه ای از توانایی ها هستند که سبب سازگاری ما با محیط و شکل گیری رفتارهای مثبت و مفیدمی شوند. این توانایی ها ماراقادر می سازندکه نقش مناسب خودرادرجامعه به خوبی ایفا کنیم و بدون آن که به خودویادیگران لطمه ای بزنیم، باخواسته ها، انتظارات،مسائل ومشکلات روزانه خصوصاًً در روابط خود با دیگران، به شکل موثرتری روبه رو شویم. به عبارت دیگر، این مهارت ها که اکتسابی و اغلب از طریق آموزش و تمرین ایجاد و تقویت میشوند، افراد را در مواجهه با نیازها و چالش های زندگی روزمره توانمند میسازند(فولادی ،۱۳۸۳).
در تعریف جدید یونیسف از مهارتهای زندگی چنین بیان میگردد که مهارتهای زندگی شامل گروه بزرگی از مهارتهای روانشناختی اجتماعی و بین فردی است که توانایی کمک به فرد در ساخت تصمیم گیری شخصی ، مکالمات مؤثر و تکامل الگو برداری و مهارتهای خود مدیریتی را دارد که ممکن است به آن ها در هدایت به سوی زندگی سالم یاری رساند(یونیسف[۳۲]،۲۰۰۵).مهارتهای زندگی،مهارتهای شخصی واجتماعی هستندکه کودکان ونوجوانان بایدآنها رایاد بگیرندتا بتواننددر مورد خود انسانهای دیگر وکل اجتماع به طور مؤثر و شایسته عمل کنند (نیک پور ،۱۳۸۴).طبق نظرداردان ،گازدا مهارتهای زندگی برای زندگی اثر بخش ضرورت دارند و برای سراسردوره های زندگی( کودکی ،نوجوانی ، بزرگسالی )مورد نظر هستند (داردان[۳۳] و گازدا، ۱۹۹۶).
طبق نظر بوتوین وکانتور[۳۴](۲۰۰۰)اجزاءمهارتهای زندگی شامل مهارتهای خودمدیریتی ومهارتهای اجتماعی است . مهارتهای خود مدیریتی فردی شامل توانایی تصمیم گیری و حل مسئله ، آگاهی از تاثیرات اجتماعی و مقاومت در برابر آن ، مقابله با اضطراب و افسردگی ، خشم و ناکامی ، تعیین هدف ، خود رهبری و خود تقویت دهی میباشد . مهارتهای اجتماعی نیز بخش دیگری از مهارتهای زندگی است که شامل برقراری ارتباط اجتماعی ، مهارتهای جرات مندی کلامی و غیر کلامی ، احترام گذاشتن و افزایش شایستگی اجتماعی افراد میباشد .هدف از آموزش مهارت های زندگی به گروه ها این است که به افراد گروه ها کمک شود که تعادل بین ضعف ها و قوت ها را به نفع قدرت ها تغییر دهد. در واقع به افراد کمک می شود که انتخاب کننده های بهتری باشند(فراو[۳۵] و همکاران،۲۰۱۱).
پیشینه اجرای برنامه های مهارت های زندگی
برنامه های آموزش مهارتهای زندگی در کشورهای اروپایی با اجرای الگوهای آموزشی واکر ، کوپر و گاردنر در دهه ۸۰آغاز شد(قاسم زاده ،۱۳۸۴).در سال ۱۹۷۹ توسط بوتوین استاد روانپزشکی و علوم رفتاری معرفی شد(یونیسف،۲۰۰۵).بوتوین به عنوان یک دانشمندرفتارگرا در زمینه ترویج بهداشت و پیشگیری مشهور است و تحقیقات وسیعی در برنامه های پیشگیری مبتنی بر مدرسه انجام داده است . فعالیتهای اصلی اش شامل تحقیق ، آموزش شخصی وآموزش عمومی میباشد (بوتوین ،۲۰۰۱). به پیشنهاد سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۹۳ برای اجرای این برنامه ها در کشورهای در حال توسعه مثل ایران،یونیسف در سال ۱۳۷۶ اقدام به تهیه راهنمای آموزش مهارتهای زندگی برای نوجوانان ، زنان و جوانان نمود و با برگزاری کارگاه های آموزشی متعدد برای سازمان های دولتی و غیر دولتی به معرفی این برنامه پرداخت . معاونت پیشگیری سازمان بهزیستی با همکاری وزارت آموزش و پرورش به تهیه و اجرای آزمایشی این برنامه در چند منطقه تهران اقدام نمود و در حال حاضر به عنوان واحد اختیاری در رشته کارو دانش آموزش داده می شود(قاسم زاده ،۱۳۸۴).
اهداف آموزش مهارت های زندگی :
مجموعه مهارتهای زندگی یک رویکرد متمرکز به فرد است که هدفش کمک به افراد جهت رشدمهارتهای مورد نیاز زندگی میباشد . مجموعه مهارتهای زندگی نه تنها به توانمند ساختن افراد در زندگی حال می اندیشد ، بلکه به توانمندی آنان در آینده تأکید دارد . به فر د کمک میکند تا از ناتواناییها و ضعف های مهارتی به سوی مهارتهای توانمند و سازنده حرکت نماید .
در واقع هدف نهایی مهارتهای زندگی این است که افراد مسئولیت برتری و شایستگی فرد خویش را بپذیرند . این شایستگی فردی شامل احساس کفایت و شایستگی سطح بالا ، سلامت روانی ، خود شکوفایی و پذیرش مسئولیت فردی میباشد . لذامجموعه مهارتهای زندگی اهداف پیشگیرانه ، کنترل و مدیریت مشکلات را دارد و همانند یک رویکرد آموزشی هم برای مداخلات گروهی و هم فردی مناسب است (نلسون ،جونز[۳۶] ،۱۹۹۲،آقاجانی ،۱۳۸۱).
هدف ازآموزش مهارتهای زندگی افزایش توانایی روانی – اجتماعی ودرنهایت پیشگیری از ایجادرفتارهای آسیب زننده به بهداشت جسمانی و روانی و ارتقای سطح روان افراد است ( سازمان بهداشت جهانی ،۱۳۷۹).
اهمیت مهارت های زندگی